شرکت مشاوره مالی و مدیریت روشنگران سحر در سال ۱۳۷۹ فعالیت خود را در زمینه مشاوره، ارزیابی و نظارت در حوزه مالی و مدیریت آغاز کرد و خدمات آن، معطوف به بخشهای مشاوره مدیریت، دادرسی بیمه، مالیات و کار، خدمات مالی و تامین مالی و مشاوره، ارزیابی و نظارت بر رعایت قوانین مالیات، کار، آمره، تجارت و بیمه است.
در این مجموعه، آموزش کارکنان و پرسنل از اهمیت بسیار ویژهای برخوردار است، بهطوری که منجر به تاسیس مدرسه مالی و مدیریت روشنگران شده است. البته آموزش پرسنل مجموعه، ارتباطی به مدرسه مالی ندارد که توضیحات در سایت مدرسه مالی وجود دارد.
در سال ۱۳۷۹ آقایان دکتر هادی اکبری، مدیرعامل کنونی شرکت مشاور مالی و مدیریت روشنگران سحر به همراه حسن صادقی، اقدام به تاسیس این شرکت کردند. دکتر اکبری در مدت این ۲۳ سال، علاوه بر مدیریت مجموعه روشنگران سحر، بنا بر شرایط در اکثر پروژهها نیز به عنوان مدیر یا مشاور پروژه حضور داشته است. گفتوگوی ماهنامه «دنیای سرمایهگذاری» با این مدیر توانمند را میخوانید.
شرکت مشاوره مالی و مدیریت روشنگران سحر چه فعالیتهایی را انجام میدهد؟
این شرکت فعالیت خود را در ۴ حوزه دستهبندی کرده که بخشی از فعالیت ما این است که در کنار بنگاهها هستیم تا تکالیف قانونی خود را رعایت کنند. هر فعال اقتصادی و هر شخصیت حقیقی و حقوقی که در ایران مشغول به کار است، با توجه به چارچوب و اندازهای که دارد، با حدود ۲۲ قانون سر و کار دارد.
حال ممکن است، بعضی از سازمانها، سالی یکبار و برخی دیگر هر روز به این قوانین مراجعه داشته باشند. ما در شرکت مشاوره مالی و مدیریت روشنگران سحر، این قوانین را بررسی و نکاتی که آمر است و به فعال اقتصادی تکلیف شده، در قالب چک لیستهایی آماده کردهایم.
در روشنگران سحر یک تیم وجود دارد که با حضور در شرکتها بررسی میکند که آیا آنها قوانین آمره مانند مالیات، بیمه، کار، تجارت و تجارت الکترونیک را رعایت میکنند یا خیر. بخش دیگری از فعالیت ما معطوف به دادرسی است و در این رابطه نیز یک تیم فعال وجود دارد.
ممکن است، برای اکثر بنگاهها پیش آمده باشد که بنا به هر دلیلی مانند سهل انگاری کادر مالی، سهلانگاری طرف مقابل یا نهاد حاکمیتی، مالیات ناعادلانه یا بیمه ناعادلانه از آنها مطالبه شده باشد؛ بنابراین لازم است که یک فرد یا یک تیم به عنوان وکیل، پیگیر این پرونده و موضوع باشد تا این موارد را تعدیل کند.
شرکت مشاوره مالی و مدیریت روشنگران سحر در طول ۲۳ سال فعالیت خود، با استقرار یک تیم متخصص، پروندههایی که مربوط به مطالبه مالیات یا بیمه ناعادلانه بوده را پیگیری، بررسی و نسبت به تعدیل آنها اقدام کرده است.
چه بخشهای دیگر در این شرکت فعال هستند؟
یکی دیگر از بخشهای فعال روشنگران سحر، فعالیت در حوزه خدمات مالی و تامین مالی است؛ به این معنا که در سازمانها و بنگاهها، سیستمهای مالی، طراحیهای کدینگ، ساختارهای حسابها، ارتباط حسابها با یکدیگر و ارتباط واحدها برای گردش مالی به درستی استقرار پیدا کرده باشد.
همچنین اطلاعات درست به موقع به واحد مالی وارد شود و خروجیهای مورد نیاز بر اساس چارچوبهایی که وجود دارد، گرفته شود. یک بخش هم در حوزه تامین مالی است که تهیه و تدوین طرحهای توجیهی و نگارش بیزینس پلنها در آن انجام میشود.
اگر سازمانی بخواهد، شریک سرمایهگذاری بگیرد یا تامین مالی انجام دهد، ما محاسبات فنی و اقتصادی لازم را در این رابطه انجام میدهیم تا شریک سرمایهگذار از جنس کار، دوره نرخ بازده سرمایه و نرخ ریسک مطلع شود. این موارد در بخش خدمات مالی و تامین مالی روشنگران سحر انجام میشود و ما یک تیم مختص این کار را در اختیار داریم.
همچنین یک تیم فعال دیگر در حوزه مشاوره مدیریت و حسابداری مدیریت فعالیت دارد. در این تیم موضوعاتی از قبیل طراحی سیستمها، استقرار سیستمها، آییننامهها و دستورالعملها در حوزه حسابداری، مدیریت و تهیه و تدوین بودجه، محاسبه بهای تمامشده، استقرار سیستمهای بهای تمامشده، حسابداری بهایابی و هزینهیابی پیگیری و بررسی میشود.
در مجموع در روشنگران سحر، ۴ تیم با مدیریتهای جداگانه مشغول به فعالیت هستند و حدود ۱۵ مشاور به این تیمها کمک میکنند تا کار خود را به درستی انجام دهند. در حوزه ستاد شرکت هم یک بخش برای امور قراردادها، یک بخش برای جذب نیروی آماده به کار به عنوان توسعه سرمایه فکری، یک بخش جهت انجام امور مارکتینگ و تبلیغات و بخشی دیگر برای انجام امور مالی و اداری داخلی مستقر و مشغول به فعالیت هستند.
شرکتهای مالی چه تفاوت هایی با شرکتهای حسابرسی دارند؟
تفاوت شرکتهای مشاوره مالی با شرکتهای حسابرسی در این است که شرکتهای حسابرسی عمدتا بر اساس یکسری ضوابط و استانداردهای خاص، برخی از فرآیندهایی که در بنگاههای اقتصادی وجود دارد را مورد رسیدگی قرار میدهند و بهطور کلی دامنه کاربرد آنها متفاوت است.
حسابرسان بر اساس برخی از رویدادها، ارزیابی و ممیزی انجام میدهند تا مشخص کنند که کار استانداردها، روشها، آییننامهها و بخشنامههایی که وجود داشته، درست بوده یا خیر. البته ممکن است، خروجیهای برخی از این حسابرسیها هم توسط افراد و نهادهای مختلف مورد استفاده قرار بگیرد که صاحبان سهم، دستگاههای امنیتی، بازرسی، نظارتی و نهادهای حاکمیتی مانند دارایی، بیمه و بانک از این جمله هستند.
این در حالی است که بنگاههای اقتصادی فارغ از اینکه چه اندازهای دارند و در چه چارچوبی قرار میگیرند، شرکتهای مشاوره مالی را در حوزههای مختلف مانند سرمایهگذاری، تامین مالی، مدیریت ساختارهای دارایی، مدیریت ساختار سرمایه و مدیریت سود همراه خود دارند. در واقع شرکتهای مالی در کنار مدیران، اعضای هیات مدیره و حتی مدیران عملیاتی هستند تا فلسفه اصلی فرآیند مدیریت مالی در سازمانها را پررنگ کنند.
سازمانها به منظور بقای خود باید چه اقداماتی انجام دهند؟
نکته مهم این است که اگر سازمانها خواهان بقا هستند، حتما باید فرآیند مدیریت مالی را اجرایی کنند. در اکثر سازمانها، فرآیند مدیریت مالی یک متولی دارد و با فرض به اینکه اصول حاکمیت شرکتی (مجموعه قوانین، روشها و فرآیندهایی که توسط آن، یک شرکت هدایت و کنترل میشود) برقرار باشد، به این متولی، مدیر مالی میگویند.
حتی با این تصور که مدیران مالی عمدتا کار خود را به درستی انجام میدهند، باز هم شرکتهای مشاوره مالی کنار متولیان مدیریت مالی قرار می گیرند تا آن فرآیند، محکمتر و دقیقتر اجرا شود. بسیاری از مدیران مالی در اجرای این فرآیند نیاز به یک راهنما و مشاور دارند و اینجاست که شرکتهای مشاوره مالی به صحنه میآیند.
در واقع شرکتهای مشاوره مالی، شخصیتهای حقوقی هستند که میتوانند بیرون از سازمانها، فرآیندهای مدیریت مالی را در سازمانها اجرا کنند. اگر بخواهیم جدیتر به موضوع نگاه کنیم، باید بگویم که در صورت نیاز یک بنگاه اقتصادی، شرکتهای مشاوره مالی میتوانند معماری مالی را در سازمانها انجام دهند.
به عبارت دیگر، شرکتهای مشاوره مالی همسو با فرآیند مدیریت مالی هستند و فلسفه اصلی این فرآیند، حفظ و بقای سازمانها است. اما در حسابرسیها بر اساس وقایعی که اتفاق افتاده، بررسیهای لازم صورت میگیرد تا موارد خلاف قانون، خلاف آییننامه و خلاف استاندارد مشخص شود. بهطور کلی حسابرسی به دنبال تخلفی است تا آن را ردیابی کند.
چه ویژگی خاصی، روشنگران سحر را از سایر شرکتها متمایز میکند؟
نکتهای که تمایز ما نسبت به سایر شرکتها قلمداد میشود، وجود بخشی است که کار برنامهریزی، بررسی و نظارت بر فعالیتهای آن ۴ تیم را انجام میدهد. به عبارت دیگر، ما در مجموعه روشنگران سحر، دارای کارشناس کنترل پروژه، کارشناس کنترل امنیت اطلاعات، اسناد و مدارک و کارشناس کنترل کیفی هستیم. در واقع فعالیت تیمها و افراد شاغل در شرکت به صورت ضمنی توسط کارشناس کنترل کیفی، کنترل میشود.
به نظر شما تثبیت نیروی انسانی چه جایگاهی در شرکتهای مشاوره مالی دارد و شرکتها چگونه به این امر مهم دست پیدا میکنند؟
در طول سالهای فعالیتمان، جذب نیرو و افراد آماده اهمیت بسیاری برای ما داشت و در این بخش به قدری جزئی وارد شدیم که در سالهای ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰ هر فردی با هر میزان دانش و تجربهای که جذب مجموعه میشد، حتما باید یک دوره دو هفتهای را تحت آموزش قرار میگرفت.
موضوع آموزش به قدری استمرار داشت و به اندازهای پررنگ بود که منجر به ایجاد یک مجموعه آموزشی در کنار مجموعه مشاوره ما شد. این مجموعه آموزشی که مدرسه مالی و مدیریت روشنگران نام دارد، در دو حوزه کودک و نوجوان و بزرگسالان فعالیت میکند؛ بنابراین برای ما ارتقا و پرورش افراد، اهمیت بسیاری داشته و بابت این موضوع هزینه بسیاری میکنیم و وقت و انرژی میگذاریم.
نکته جالب اینکه در بسیاری از شرکتهایی که کار مشاوره در حوزه مالی انجام میدهند، ممکن است که چند موضوع را به یک فرد بسپارند، ولی ما اصرار داریم که همکارانمان نباید اقیانوسی به عمق یک بند انگشت باشند و باید عمق کار آنها به عمق یک کره زمین باشد که در این راستا ساختار و روشی را تعریف کردهایم.
در این مجموعه همکاران حتما باید در هفته ۱۰ ساعت آموزش داشته باشند و همچنین به ارائه تجربیات خود بپردازند. علاوه بر این، نیازسنجی آموزشی داریم و زمانی که افراد وارد این مجموعه میشوند، از نظر نیازهای آموزشی ارزیابی میشوند که در چه سطحی قرار دارند. روشنگران سحر، زمانی میتواند بگوید، به فلسفه اصلی خود رسیده که تخصص افراد را کاملتر کند و در کنار آن، یکسری مهارتهای فردی، مهارتهای نرم و منش را به آنها آموزش دهد.
آیا برنامهای برای تثبیت و حفظ پرسنل خود دارید و به نظر شما، توسعه فکری و گردش دانش چقدر در توسعه نیروی انسانی نقش دارد؟
نگاه اول ما این است که حتی اگر به پرسنل آموزش دهیم و روزی به هر دلیلی از این مجموعه جدا شوند، باز هم ترجیح ما این است تا زمانی که در روشنگران مشغول به کار هستند، در زمینه مهارت آموزی و دانشاندوزی به روز باشند، حتی اگر مدت این همکاری کوتاه باشد.
اگر فردی که آموزش و ارتقا دادهایم، در این مجموعه بماند که بسیار عالی است و از وجود وی استفاده میکنیم، اما حتی اگر از روشنگران جدا شود، خیلی جای نگرانی برای ما ندارد. برای اینکه پرسنل ماندگاری بیشتری داشته یا تمایل به تداوم فعالیت در روشنگران سحر داشته باشند، از یکسری ابزارهای نوین مانند سیستمهای ارزیابی عملکرد استفاده یا مشارکت در بخشی از کارها را برای آنها ایجاد میکنیم.
به این ترتیب در مجموعه روشنگران سحر، برخی از همکاران بالغ بر ۱۶ سال و بعضی دیگر بین ۱۰ تا ۱۲ سال است که مشغول به فعالیت هستند. در مقابل همکارانی هم بودهاند که دوره همکاری کوتاهتر و حتی کمتر از یکسال با ما داشتهاند.
نکته دیگر اینکه از حدود ۶ سال پیش در روشنگران سحر، بر اساس استانداردها و شاخصهای میک مک، سیستم مدیریت دانش را راهاندازی کردهایم. زمانی که همکاران تجربهای را به دست میآورند، در قالب سیستم مدیریت دانش، آن را مکتوب و آرشیو میکنند و به نفرات بعدی انتقال میدهند؛ یعنی ما نهتنها فقط به دانشاندوزی بسنده نکردهایم، بلکه از تجربیاتی که منجر به موفقیت یا حتی شکست هم شده در فرمت مدیریت دانش، استفاده میکنیم.
یکی از موضوعاتی که بیشتر شرکتهای خصوصی را تحتالشعاع قرار داده و با آن درگیر هستند، موضوع مالیاتستانی است. این فرآیند در ایران به چه شکل است و چه نقاط منفی و مثبتی دارد؟
مالیاتستانی در ایران سیر تکاملی را طی میکند و در حال حرکت به سمت مالیاتستانی هوشمند هستیم. خوشبختانه از سال ۱۳۹۱ به بعد، به طرف مالیاتستانی هوشمند رفتهایم و افرادی که به هر دلیلی فرار مالیاتی داشتند یا مالیات نمیدادند، در حال حاضر در تور رصد مالیاتی قرار میگیرند.
فقط امیدواریم، سرعت بهکارگیری این تجهیزات و قوانین، مقداری بالاتر باشد تا به معنای واقعی، مالیاتستانی هوشمند شده و از حالت توافقی و حجرهای بیرون بیاید و طبق اصل ۵۱ قانون اساسی، عدالت مالیاتی اجرایی شود. اصل ۵۱ قانون اساسی تاکید دارد که هیچ مالیاتی در ایران گرفته نخواهد شد، مگر طبق قانون و زمانی این اصل به معنای واقعی اجرا میشود که مالیاتستانی هوشمند، فارغ از اینکه افراد و اشخاص در تعیین میزان مالیات دخل و تصرف داشته باشند، محقق شود.
معمولا در کشورهای پیشرفته، صاحبان سرمایه و صنعت تمایل بالایی به پرداخت مالیات دارند، اما همیشه گفته میشود که فعالان اقتصادی و بنگاهداران در ایران به دنبال فرار مالیاتی هستند. چگونه باید فرهنگ پرداخت مالیات را در کشور نهادینه کنیم؟
به نظر بنده، یک فعال اقتصادی به عنوان مالیاتدهنده، باید انتفاعی از این موضوع داشته باشد، ولی در ایران، جایگاه خاصی برای فعال اقتصادی دیده نشده، از همینرو چندان میل و رغبتی برای پرداخت مالیات ایجاد نمیشود.
اما در سایر کشورها، به همان میزان که فرد مالیات پرداخت می کند، میتواند از امکانات رفاهی و حقوق شهروندی برخوردار شود. برای فرهنگسازی در زمینه پرداخت مالیات، اگر بخواهیم نگاهی به سایر کشورها داشته باشیم، در ابتدا باید حاکمیت به فردی که مالیات پرداخت میکند، یک نگاه خاص داشته باشد و برای وی امتیاز و شرایط خاصی را در نظر بگیرد که متاسفانه اینگونه نیست.
یکی از مسائلی که فعالان اقتصادی را به شدت اذیت کرده، جزیرهای عمل کردن دستگاههای مسئول است. اگر این نگاه اصلاح شود، هم میزان کارآفرینی، ثروتآفرینی و اشتغال و هم میزان پرداخت مالیات رشد قابل توجهی خواهد داشت.
مالیات بر ارزش افزوده چه تضادی با مالیات بر عملکرد دارد و آیا منجر به احصاء مالیات مضاعف نمیشود؟
بهطور کلی نحوه مالیاتستانی در مالیات بر ارزش افزوده اشتباه است و اشکال آن در این است که اصلا نباید این مالیات به عنوان مالیات بر ارزش افزوده گرفته میشد. مثلا در کشورهای اروپایی، به جای مالیات بر ارزش افزوده، مالیات بر فروش است؛ به این معنا که مالیات باید از مصرفکننده نهایی آن هم برای یک مرتبه گرفته شود.
زمانی که قرار بود، این قانون را از آزمایشی به دائمی تبدیل کنند، حدود دو سال بحث داغی بین دولت حسن روحانی و مجلس شورای اسلامی مطرح بود. نظر نمایندگان مجلس این بود که این قانون باید به عنوان قانون مالیات بر فروش یا مالیات بر مصرف باشد، اما دولتیها میگفتند که سازوکاری برای ردیابی مصرفکننده نهایی وجود ندارد؛ لذا ترجیح دادند که این مالیات به ترتیب از واردکننده، تولیدکننده، توزیعکننده و عمده فروش گرفته شود؛ بنابراین از اساس، اخذ مالیات به این صورت اشکال دارد.
در حال حاضر برخی از افراد عنوان میکنند که مالیات بر ارزش افزوده، تورمزا نیست، اما واقعیت این است که این نوع مالیات ایجاد تورم میکند و فقط آثار آن کم است، زیرا روی مابهالتفاوت خرید و فروش، ۹ درصد اضافه میشود.
در ضمن، ارتباطی هم به مالیات عملکرد ندارد، زیرا مالیات عملکرد روی تفاوت درآمد و هزینهها است؛ یعنی باید مشخص شود که یک فرد چقدر درآمد و هزینه و به چه میزان سود دارد. چنانچه این سود مشمول مالیات شود، باید ۲۵ درصد آن را به عنوان مالیات پرداخت کند که البته در مقایسه با سایر کشورها، نرخ غیرمتعارفی نیست.