یادداشت؛ نادر کریمی جونی

خیانت روس ها به اعتماد سفید امضاء شده

خلیج فارس

اکنون تقریبا یک هفته از زمانی که روس ها در همدستی با اعراب حاشیه جنوبی خلیج فارس از ادعای امارات متحده عربی در خصوص جزایر خیلج فارس حمایت کردند و ایران را به مذاکره در این باره ترغیب کردند، می گذرد. بالافاصله پس از این رفتار البته وزارت امور خارجه، آن هم از زبان سخنگو واکنش نرمی نشان داد و بر تمامیت ارضی ایران تاکید کرد. اما این واکنش از نظر مردم ایران کافی نبود و بسیاری از مردم سوال کردند که اگر در نمونه مشابه، ایران در مورد هریک از قطعات جغرافیایی مورد مناقشه روسیه با همسایگان و یا در مورد جزایر کریمه که روسیه با قلدری آن را به خاک خود ملحق ساخته است، چنین موضعی می گرفت، آیا در مسکو همین گونه ای که در تهران رفتار شد، واکنش نشان داده می شد؟ سوال کنندگان مطمئن هستند که مطلقا این رفتار آرام و بی خاصیت، رفتاری نبود که روس ها آن را مرتکب شوند.
برخی می گویند که روس‌ها وقتی برخورد ضعیف ایران با چین را دیدند، مطمئن شدند که می‌توانند مانند چینی‌ها عمل کنند و پاسخ درخور دریافت نکنند. در این باره توضیح داده می شود که پس از آن که در بیانیه پایانی ششمین نشست مشترک وزرای خارجه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و روسیه، به مالکیت جزایر سه‌گانه اشاره شد، و چینی ها هم این بیانیه را تائید کردند، اگرچه واکنش‌ها به آن بیانیه در داخل ایران بالا گرفت، اما واکنش دولت در این خصوص امیدبخش و دلگرم کننده نبود. در عین حال هرچند ادعای مالکیت امارات متحده عربی بر جزایر سه‌گانه موضوع تازه‌ای نیست، اما حمایت روسیه از این خواسته و صدور بیانیه در این خصوص واکنش شدید رسانه‌های داخل ایران را به دنبال داشت.
نکته جالب توجه در این باره آن است که پس از نارضایتی ایرانیان، چینی ها دست به کار شدند و برای دلجویی از مقامات جمهوری اسلامی ایران، نماینده ویژه و عالی رتبه ای را به کشورمان اعزام کردند، اما روس ها حتی این قدر هم به خود زحمت ندادند و لزومی ندیدند که نماینده ای را برای دلجویی و جلب نظر به ایران گسیل دارند. به همین دلیل خشم ایرانیان از رفتار روس ها افزایش یافت تا جایی که برخی پیشنهاد کردند که ایران پاسخ گستاخی مسکو را در جنگ اوکراین بدهد.
برخی ناظران معتقدند که رویه ها و رویکرد های موجود در سیاست خارجی دولت سید ابراهیم رئیسی، وقوع چنین رفتارهایی دور از انتظار نیست، چرا که این رویکرد، رویکردی یک‌جانبه و خوش‌بینانه‌ است. در حقیقت مقامات دیپلماسی دولت نمی دانند یا نمی خواهند بدانند که انزوای ایران به همان اندازه که توسط دشمنانش شکل می‌گیرد، به همان اندازه نیز توسط کشورهایی که ایران آن‌ها را دوست خود توصیف می‌کند، تشدید می‌شود. زیرا این رابطه به صورت یک‌جانبه و بدون شرط شکل گرفته است. این امر از آن جا ناشی می شود که ایران عملاً یک محدوده تنش را تعریف کرده و بسیاری از ظرفیت‌ها و فرصت‌های تنوع مناسباتی خود را از دست داده است. بنابراین، کشورها هر سیاستی که در راستای منافع ملیشان باشد را علیه ایران دنبال می‌کنند. ▫️ایران خودش را در مقابل این کشورها خلع سلاح کرده است. یعنی چین و روسیه را به عنوان حامی خود در چالش با غرب تعریف کرده و این کشورها ایران را به بازیچه منافع ملی خود تبدیل کرده‌اند.
تحلیل گران ایرانی هم چنین به روس ها هشدار می دهند که تکیه کردن به فاصله گرفتن امارات و عربستان از آمریکا چندان واقع بینانه نیست چرا که این فاصله گرفتن نوعی بازی فریب است و مسکو نباید یا دست کم به صلاح مسکو نیست که وارد این بازی فریب شود. در واقع اگر مسکو فکر کرده که کشوری مثل امارات متحده عربی، عربستان، بحرین، کویت و… از ایالات متحده فاصله گرفته و می‌خواهند مستقل عمل کنند، فهمشان از شرایط ناقص و نادرست است.
این تحلیل ها البته مسوولیت دولت جمهوری اسلامی ایران در رده های ارشد که سیاست هایی کاملا تحت الحمایه روسیه گرفته اند، را برطرف نمی سازد. اگر مقامات جکومت ایران تخم مرغ های شان را در سبد روسیه گذاشته باید توضیح دهند که به چه دلیل این اعتماد سفید امضاء شده را به روس ها تقدیم کرده اند و در قبال خیانت های رفتاری چینی ها و روس ها به این اعتماد به خدا و خلق چه جوابی می دهند؟

پایان پیام./

به این مطلب امتیاز دهید.
تبلیغات