یادداشت؛ نادر کریمی جونی

سفره ها واقعیت را نشان می دهند، نه ادعاها

برای دفعات مکرر، سیدابراهیم رییسی از غنی و ارزان شدن سفره‌های ایرانیان سخن گفته است. این‌بار این سخنان به بهانه نشست سران سه قوه بیان شده و طی آن نه فقط رییس‌جمهوری که سران دو قوه دیگر بر اجرا و اتخاذ تدابیر دیگری که سفره و معیشت ایرانی‌ها را گسترده و گشاده‌تر کند تاکید کرده‌اند. رسیدگی به زندگی ایرانیان و تسهیل آن، وعده‌ای بوده که دولت‌ها سال‌هاست به شهروندان کشورمان داده‌اند و به ویژه تاکید کرده‌اند که در بهبود وضعیت زندگی و معیشت ایرانیان باید تمرکز بر حمایت از محرومان باشد.
این محرومان گاهی در کلام مسوولان ایرانی به پابرهنگان تعبیر شده و در تعیین مصداق برای پابرهنگان و محرومان معمولا روستانشینان و حاشیه‌نشینان شهری که بهره کمتری از منافع و مواجب درآمدهای کشوری و ملی دارند، معرفی می‌شوند. از این بابت می‌توان در یک نگاه انتزاعی چنین ادعا کرد که تمرکز و نقطه سنگین ثمربخشی فعالیت‌ها و تدابیر دولت همین محرومان و پابرهنگان بوده‌اند که در حاشیه شهرها و روستاها زندگی می‌کنند.
آمارها نشان می‌دهد در طول سال‌های گذشته نه فقط روستانشینان درآمد کمتری داشته‌اند بلکه کالاها در روستا از شهر گران‌تر بوده است. از همه بدتر آنکه به‌ویژه در حوزه کالاهای خوراکی و مشخصا غذا، قیمت کالاها و همچنین میزان تورم کالاهای خوراکی در روستا بیشتر از شهر بوده است. همزمان آمارهای ارائه‌شده از مرکز آمار ایران نشان می‌دهد که روستاییان میزان بیشتری از درآمدشان را نسبت به شهریان برای خرید غذا هزینه کرده‌اند. این مساله ناشی از دو عامل مهم است: نخست آنکه درآمد روستاییان کمتر از درآمد شهرنشینان است و هر واحد پول هزینه‌شده درصدهای متفاوت هزینه‌ای در شهر و روستا تولید می‌کند و دیگر آنکه رشد قیمت کالاهای خوراکی در شهر بیشتر از روستاست و اگر قرار باشد یک فرد روستایی همانند و هم اندازه یک شهرنشین غذا و مواد غذایی تهیه کند، حتما باید بیشتر از یک شهرنشین پول بپردازد. این آمارها ‌حاکی از آن است که مثلا در سال گذشته و به‌طور متوسط روستانشین‌ها ۳۳ درصد (یک‌سوم) درآمد خویش را برای خرید غذا هزینه‌ کرده‌اند در حالی که این رقم برای شهرنشین‌ها در ایران کمی بیش از یک‌پنجم یعنی ۲۲ درصد درآمدشان برای خرید مواد خوراکی بوده است. این آمارها همچنین نشان می‌دهد که دست‌کم در پنج سال منتهی به سال ۱۴۰۱ همیشه نرخ تورم کالاهای خوراکی در مناطق روستایی، بالاتر از نرخ تورم همین کالاها در مناطق شهری ایران بوده است. جالب است که قدرت خرید ایرانیان در آمارهایی که مرکز آمار ایران در بازه زمانی ۱۳۷۱ تا ۱۴۰۱ انتشار داده در سال‌های ۸۲ تا ۸۶ در اوج بوده که این زمان به امضای برجام و اجرای توافق هسته‌ای بازمی‌گردد.

جالب است که درآمد ایرانیان پس از خروج ترامپ از این توافق تا امروز به‌طور مداوم تنزل کرده و حتی در دوره ریاست‌جمهوری سیدابراهیم رییسی با همان شدت و شاید بیشتر، سقوط کرده است. این آمار نشان می‌دهد که همچنان سرانه درآمد و قدرت خرید ایرانیان به‌طور عمومی و قدرت خرید هموطن‌های‌مان در حوزه تهیه غذا دچار تنزل بوده و فاصله معنی‌‌دار و آشکاری میان این دو نرخ وجود دارد. چنانکه روستایی‌ها همواره قدرت کمتری نسبت به شهری‌ها برای تامین و تهیه مواد خوراکی و غذا داشته‌اند. این امر حتما به این معنی است که فقر غذایی در مناطق روستایی بیشتر و بالاتر از فقر غذایی در مناطق شهری است. البته قرار بوده روستا به عنوان یک واحد اجتماعی مولد، بخشی از نیازهایش به غذا را تامین کند و از این بابت انتظار آن بوده که گرانی قیمت و تورم در حوزه نرخ کالاهای خوراکی دیده نشود.

باور عمومی نیز آن است که روستانشینان کالاهای خوراکی باکیفیت‌تر و متنوع‌تر در اختیار دارند، اما آمارهای فوق نشان می‌دهد که دست‌کم در حوزه کالاهای خوراکی، در روستا نه ارزانی مشاهده می‌شود و نه تنوع. کاملا قابل انتظار است که زندگی در روستا آسیب‌پذیرتر و محدودتر نسبت به شهر باشد به همین دلیل و براساس آمارهایی که اخیرا از سوی وزارت آموزش‌وپرورش ارائه‌شده میزان ترک‌تحصیل در سال‌های گذشته به طور کلی افزایش داشته و این افزایش به اقشار محروم تعلق گرفته است. جالب آن است که افزایش ترک‌تحصیل که در مورد دهک‌های فقیر رخ داده، عمدتا به مناطق روستایی و حاشیه‌های شهری تعلق داشته و می‌توان چنین نتیجه گرفت که در مناطق محروم، خانواده‌ها فرزندان خود را مجبور به ترک‌تحصیل کرده‌اند تا از توان بدنی‌شان برای کسب درآمد یا افزایش درآمد خانواده استفاده کنند. نکته مهم در این‌باره آن است که در به‌کارگیری کودکان برای درآمدزایی از طرف خانواده‌ها، با فرزندان پسر همانند فرزندان دختر رفتار شده و تبعیضی در میان نبوده است.
با آمارهای ارائه‌شده نمی‌توان باور کرد که آنچه مقامات فعلی دولتی و قوه‌های دیگر درباره رسیدگی به محرومان می‌گویند واقعیت داشته باشد. روی کاغذ همه ادعاها زیبا و امیدوارکننده بوده، اما در عمل آنچه اتفاق افتاده فقیرتر شدن ایرانیان و به شدت فقیرتر شدن اقشار محروم و روستایی ایران بوده است؛ امری که با ادعای سیدابراهیم رییسی و سران سه قوه جمهوری اسلامی ایران تفاوت معنی‌داری دارد.

پایان پیام./

به این مطلب امتیاز دهید.
تبلیغات