مدیر هلیا آرت گالری

قیمت آثار هنری باید متناسب با توان اقشار مختلف جامعه باشد

با آرامش و چهره‌ای متبسم وارد دفتر نشریه می‌شود و با حوصله به همه سوال‌هایی که از او می‌پرسم، پاسخ می‌دهد. آنچه که در صحبت‌های او بسیار تکرار می‌شود، اهمیت عشق، علاقه و آموزش هنگام ورود به یک حرفه هنری است. تجربه زیاد هم موجب شده که اطلاعات پرباری برای عرضه به هنرجویان و علاقه‌مندان داشته باشد و برای ادامه مسیر بی‌پایان هنر، سرشار از دانستنی‌ها و نصایح کاربردی باشد. خانم هلیا سلمانی، مدیر هلیا آرت گالری و فارغ‌التحصیل مقطع کارشناسی ارشد در رشته نقاشی، همزمان با تدریس در آموزش و پرورش به عنوان معلم، به این هنر ورود کرده و در اکثر کاخ‌موزه‌های تهران مانند موزه سعدآباد، موزه رضاعباسی و سایر موزه‌ها و همچنین در ترکیه، آلمان، رم و لندن نمایشگاه‌های هنری دایر کرده که آخرین مورد آن، شهریورماه امسال در شهر استانبول ترکیه خواهد بود. مشروح مصاحبه با این بانوی هنرمند به نظر خوانندگان ارجمند می‌رسد.

با چه انگیزه‌ای وارد دنیای هنر، به ویژه نقاشی شدید؟

عامل اصلی این امر، کشش و عشق درونی نسبت به این هنر بوده که با مرور زمان موضوع درآمدزایی و سودآوری نیز مطرح شده است. من عاشق تدریس و ارتباط با هنرمندان هستم و در فعالیت‌هایم نیز این موضوع انعکاس یافته است. همان‌طور که ماهنامه “دنیای سرمایه‌گذاری” افراد فعال در بخش اقتصادی و سرمایه‌گذاری را با انتشار اخبار مرتبط با آن‌ها همراهی می‌کند، کار عمده من هم همراهی با هنرجویان است. برای مثال، با شرکت‌کنندگان نمایشگاه، در ابتدا رابطه دوستانه‌ای برقرار می‌کنم و با مرور زمان وارد حوزه تدریس بخش‌های هنری شده و برای عرضه یک اثر هنری در نمایشگاه به نقد، بررسی و تحلیل آن می‌پردازم. البته این فرآیند به معرفی و عرضه چند محصول در نمایشگاه محدود نمی‌شود، بلکه ضمن انجام این فعالیت هنری در طی روز، با تعداد زیادی از افراد مشغول بررسی ایرادها و مسائل مربوط به طرح‌های هنری هستم و علاوه بر تدریس، به افراد مختلف هم مشاوره می‌دهم، چراکه امروزه آموزش، نه‌تنها در این حوزه، بلکه در همه حوزه‌ها اهمیت زیادی دارد.

به موضوع درآمدزایی از این هنر اشاره کردید. این مساله تا چه اندازه برای شما حائز اهمیت بوده است؟

از آنجایی که کارمند بودم، کمتر به موضوع مالی این بخش توجه داشتم، اما از سن ۳۰ سالگی به بعد این امر تا حدی برای من اهمیت پیدا کرد، به‌طوری که طی سه سال اخیر، بعد از شیوع کرونا، فعالیت‌هایم در زمینه فروش آثار هنری بیشتری شد. در همان زمان، مشاوره‌های زیادی با اساتید مختلف داشتم و به افزایش ابعاد فضای مجازی روی آوردم، البته نه بدان معنی که برای این بخش تبلیغات خاصی در نظر گرفته باشم.

علاقه به هنر نقاشی از کجا و چگونه در شما شکل گرفت؟

در کنار علاقه‌ای که به این موضوع داشتم، پدر من نیز در این زمینه مشغول به فعالیت بود و یکی از مشوق‌هایم در این زمینه به شمار می‌آید. البته هیچ‌کس در کودکی نقاش یا هنرمند نیست، شاید به صورت فی‌البداهه، اثری به فراخور ذوق هنری و اطلاعات ناخودآگاه ذهنی یک کودک شکل بگیرد، اما عنوان این اثر را نمی‌توان هنر یا پیشینه هنری گذاشت؛ هرچند که از دوران کودکی فعالیت‌های هنری زیادی انجام داده‌ام و در تهران و مازندران نیز تعداد زیادی نقاشی‌های دیواری دارم. در شهر نکاه هم یک مجسمه ۱۰ متری طراحی کردم و در تهران نیز با همکاری شهرداری تهران در جشنواره‌های متعددی حضور یافتم. پس از آن با ورود به هنرستان به‌طور جدی در این زمینه مشغول به کار شدم. برخلاف تصور برخی که دلیل ورود به هنرستان و رشته‌های فنی و حرفه‌ای را معدل پایین عنوان می‌کنند، من با معدل بالای ۱۹ به هنرستان وارد شدم که از عشق و علاقه‌ام به هنر حکایت داشت. ابتدا در دانشگاه استان مازندران مشغول به تحصیل شدم و بعد از آن، مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد را در دانشگاه آزاد تهران مرکز گذراندم. البته بعد از دریافت مدرک فوق دیپلم، از سن ۲۰ سالگی وارد آموزش و پرورش شدم و اختلاف سنی من با هنرجویان حدود ۴ سال بود. از میان دروس تئوری به تاریخ هنر ایران علاقه داشتم و بیشترین بخش تدریس من در حوزه طراحی و دروس علمی در مدارس و دانشگاه‌ها بوده است. پس از آن به تدریج با شهرداری‌های زیادی همکاری کردم و همزمان هم در بخش انیمیشن با صداوسیما همکاری داشتم که نمونه آن، پخش انیمیشن شهید حسین فهمیده از شبکه دو بود.

شیوع بیماری کرونا خسارت زیادی به کسب‌وکارها وارد کرد. شما در زمینه فعالیت خود با چه مشکلاتی مواجه شدید؟

این موضوع موجب شد تا فعالیت‌های هنری من کاهش پیدا کند، به همین دلیل با این تفکر که نباید فعالیت‌هایم در فضای کوچک محدود شود، گالری را که در اختیار داشتم، تعطیل و پس از آن، بزرگ‌ترین نمایشگاه آن سال را در باغ‌موزه قصر با حضور حدود ۲۵۰ هنرمند و عرضه بیش از ۵۰۰ اثر هنری برگزار کردم که مدیریت سختی هم داشت. چندین دوره نیز به بیماری کرونا مبتلا شدم و طی دوره قرنطینه تا حدی افسرده شدم. بعد از مدتی به طرح نقاشی‌های سیاه‌وسفید روی آوردم که در حال حاضر تنها در حوزه مداد مطرح است. با توجه به علاقه‌ای که به کار تیمی و گروهی داشتم، به‌جای فعالیت انفرادی، ترجیح دادم که آثارم در قالب تیم هنری به نمایش گذاشته شود، هرچند طی این سال‌ها بیش از ۸۰۰ اثر هنری خلق کرده‌ام که تعدادی از آن نیز به فروش رسیده است.

سبک هنری شما بیشتر بر چه موضوعات و بخش‌هایی متمرکز است؟

این سبک عمدتا ترکیبی است و به نوعی می‌توان آن را سبک پست مدرنیستی عنوان کرد که بر چندین موضوع و مفهوم مختلف تاکید دارد و بخش اصلی آن موضوعات اجتماعی است. همیشه بعد از ایجاد یک اثر هنری، تمایل داشتم که اثری بهتر از آن خلق کنم، بر همین اساس تعداد زیادی آثار هنری دارم که تعصب خاصی برای نگهداری دائمی آن‌ها ندارم، هرچند که برای عرضه آن نیز کمتر به سمت نمایشگاه‌های انفرادی رفته‌ام.

حضور شما به عنوان یک بانوی هنرمند و نقاش در نمایشگاه‌ها، با چه رویکردی بوده است؟

باید به این نکته اشاره داشته باشم که تاکنون ۶۰ نمایشگاه داخلی و خارجی برگزار کرده‌ام که از این تعداد بعد از فراخوان‌ها از گالری‌ها و فضاهای آموزشی مختلف از سراسر کشور، یک گروه ۵۰۰ نفره فراهم شده که با کشورهای دیگر مانند آلمان، لندن، آمریکا و کشورهای عربی در ارتباط بوده که این ارتباطات هنری باعث حفظ آن خواهد شد. ناگفته نماند، در این نمایشگاه‌ها افراد از شهرهای مختلف تهران، تبریز، مشهد، کهکیلویه و بویر احمد، اصفهان، شیراز، سیستان و بلوچستان، اهواز و… حضور دارند و آموزش‌ها نیز تمام طیف‌های سنی را در بر می‌گیرد. به‌طور کلی به تدریس علاقه دارم، چراکه در این فرآیند فرد دانسته‌های خود را به مخاطبان عرضه می‌کند تا پس از آن به سراغ مطالب جدیدتری برود.

آیا قیمت این محصولات هنری به‌طور واقعی تعیین می‌شود؟

قطعا قیمت باید بر مبنای یک نرخ منطقی تعیین شود، هرچند که شاید هنرمند ارزش کار خود را فراتر از نرخ‌های بازار بداند. به نظر من، قیمت‌ها باید به‌گونه‌ای تعیین شوند که اقشار مختلف توان خرید آن را داشته باشند. شعار “هنر برای هنر” را قبول ندارم، چراکه از نظر من، هنر برای تمام اقشار جامعه است و باید قیمت آن به فراخور توان خرید همه مردم تعیین شود، زیرا مهمترین رسالت هنر، ارتباط ذهنی و کلامی با اشخاص است.

آیا به نظر شما فرهنگ‌سازی درستی در زمینه معرفی آثار هنری هنرمندان صورت گرفته است؟

خیر. متاسفانه انسان‌ها بیش از توجه به علایق و نیازهای روحی، توجه ویژه‌ای به جسم خود دارند و در واقع، به غذای روح که همان هنر است، اصلا فکر نمی‌کنند، در حالی که به دلیل حمایت‌های دولت، این موضوع در کشورهای دیگر از ۱۰۰ سال پیش فرهنگ‌سازی شده و زمانی که یک گالری آثار خوبی دارد، مردم برای دیدن آن به صف می‌ایستند و پول‌های خود را برای خرید آن پس‌انداز می‌کنند. در یک دوره‌ای، دولت ایران هم از هنرمندان حمایت می‌کرد و حتی به آن‌ها، مکان مناسب و پول ثابتی می‌داد تا به آموزش افراد و خلق آثار هنری بپردازند. همان‌طور که ذکر شد، از آنجایی که در کشورهای اروپایی این پروسه از سال‌های پیش شروع شده، هم‌اکنون به مرحله هوش مصنوعی رسیده که در این قسمت باید دید با ورود هوش مصنوعی و یا مجازی شدن هنر، چه اقدامی برای عدم توقف فعالیت‌های آنان بهتر است که صورت گیرد، چراکه هم‌اکنون تبلیغات و برنامه‎ریزی زیادی در این بخش از هنر صورت گرفته و سطح آگاهی‌های عمومی نسبت به آن نیز افزایش پیدا کرده است. ناگفته نماند، زمانی که تبلیغات آثار هنری گسترده‌تر شود و رسانه مورد اعتماد مردم مانند صداوسیما نیز به موضوع هنر و اهمیت آن در زندگی مردم بپردازد، قطعا فرهنگ‌سازی مناسبی در این زمینه ایجاد می‌شود. اگر دقت کنید، هر کالا و محصولی که در تلویزیون تبلیغ می‌شود، بعد از مدتی در خانه‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. به اعتقاد من، می‌توان با توجه به کشش مردم به فضای مجازی و نقش کم بیلبوردها در فرهنگ‌سازی، بخش هنر را در قالب رسانه‌های جمعی مانند تلویزیون به مردم معرفی کرد.

به منظور موفقیت در عرصه هنر معمولا به هنرجویان و دانشجویان خود چه پیشنهادی دارید؟

در صورت تربیت حرفه‌ای هنرجویان توسط مدرسان به ویژه در بخش‌های کارآفرینی، شاهد پیامدهای مثبتی در این حوزه خواهیم بود، بر این اساس اگر بنده نیز ۲۰ سال پیش می‌توانستم راهکارهای درست بازاریابی و مسیرهای هنری را از طریق آموزش‌های کارآفرینی پیدا کنم، دیگر نیازی به امتحان رشته‌های هنری مختلف نبود. البته علاوه بر بازاریابی، دانستن راه‌های تجارت بسیار مهم است و باید هنرجویان را به سمت آن هدایت کرد. طبیعتا کتاب کارآفرینی، آن‌ها را بسیار زودتر از حد انتظار به این هدف نزدیک می‌کند. هدف از هنر، تربیت یک هنرمند سردرگم برای پیدا کردن راه‌های فروش نیست.

و سخن آخر…

هنر، یک راه بی‌نهایت است و نقطه پایانی ندارد. در دنیای هنر نمی‌توان آرزو کرد که مثلا جای فلان شخصیت هنری بود، چراکه زوایای شخصیتی و ذوق هنری هنرمندان کاملا متفاوت است. با این حال یکی از خواسته‌های قلبی من، همواره این بوده که نامم در تاریخ ماندگار شود، هرچند که تحقق یا عدم تحقق آن معلوم نیست.

انتهای پیام/

پایان پیام./

به این مطلب امتیاز دهید.
تبلیغات