مدیران کشور از احیای دریاچه ارومیه ناامید شده اند و اکنون می گویند دیگر نمی توان دریاچه ارومیه را به صورتی که قبلا وجود داشته احیا کرد. البته این دریاچه در حال احتضار تاکنون خدمات زیادی به مدیران کشور کرده و از جمله در سال ۱۳۹۲ به پیروزی حسن روحانی در انتخابات رپیس جمهور کمک زیادی کرد.
بلافاصله پس از پیروزی، حسن روحانی به ادای دین به دریاچه برخاست و با تشکیل ستادی به احیای این دریاچه در حال مرگ مبادرت ورزید. در آن هنگام گفته شد که اقدامات بلافاصله و ضربتی برای احیای این دریاچه در نظر گرفته می شود و با تمهید اقدامات میان و بلند مدت برای بازگشت این پهنه آبی به زندگی طبیعی اقدام می شود. عیسی کلانتری که آن هنگام مسوولیت این ستاد را بر عهده گرفته بود، به دفعات به ارومیه سفر و از نزدیک وضعیت را بررسی کرد.
اما همان طور که گذشت زمان گرد و خاک فراموشی روی غم ها می پاشد، روی موضوع احیای دریاچه ارومیه هم غبار فراموشی نشست و تمام اراده ها و هیجان ها برای بازگرداندن دریاچه ارومیه به زندگی، به بایگانی راکد سپرده شد. در این ستاد البته طرح های انقلابی و ضربتی هم مطرح شد و به طور مثال مدیران می خواستند از دریاچه ی خزر آب را به دریاچه ارومیه منتقل کنند. اما بعدا سوال شد که این میزان آب چگونه می تواند به این دریاچه منتقل شود و پاسخ شنیده شد که به وسیله لوله گذاری و حفر کانال این انتقال امکان پذیر خواهد بود. اما دولت پولی برای اجرای این طرح انقلابی نداشت. به همین دلیل مقرر شد که سهم آب دریاچه از همان رودخانه ها تامین شود و این بار اولویت برداشت از رودخانه ها را به این دریاچه پیر بدهند.
اما اکنون و پس از گذشت بیش از ۸ سال از آغاز فعالیت برای احیای این دریاچه هنوز ده درصد این دریاچه هم پر نشده و معلوم نیست سیلاب هایی که روزی ارومیه را تهدید می کردند، در کجا آرام گرفته اند. کارشناسان می گویند:دریاچه ارومیه در وضعیت نرمال باید ۳۲ میلیارد مترمکعب آب داشته باشد، اما درحال‌حاضر حجم آب آن تنها ٢.۵ میلیارد مترمکعب است. این وضعیت نشان می دهد که در یک دهه گذشته مجموعه اقدامات انجام گرفته برای بازگشت این دریاچه به زندگی، تا چه حد ناموفق بوده است. خوب است به این نکته هم اشاره شود که حق آبه دریاچه ٣.۴ میلیارد مترمکعب در سال است اما بنا به گفته مدیر کل محیط زیست آذربایجان غربی: «در سال آبی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ تنها ١.١ میلیارد متر مکعب آب معادل ۳۲ درصد از حق آبه این دریاچه تامین شده است».
حالا وقتی کارهای سخت مانند تامین آب برای دریاچه ارومیه انجام نشده یانمی شود، راحت ترین کار پاک کردن صورت مساله و بیان ناتوانی از انجام اصل کار است، همان طور که اکنون برخی افراد می گویند که دیگر دریاچه ارومیه به روزهای گذشته خود باز نمی گردد. در این صورت به این گفته این طور ادامه داده می شود که حالا، بهتر است وضعیت جدیدی با لحاظ کردن این ناتوانی تعریف کنیم و همین اندام نحیف دریاچه را به عنوان شکل جدید این پهنه آبی بپذیریم.
