یادداشت؛ نادر کریمی جونی

منازعه زیر پوست برجام

منازعه ایران و غرب بر سر فعالیت‌های نظارتی و هسته‌ای وارد مرحله پیچیده‌ای شده است. در عمل هم ایالات متحده آمریکا و هم کشورهای اروپایی از توسعه غیرقابل مهار و مداوم صنعت هسته‌ای ایران نگران هستند و تصور می‌کنند که تهران در پوشش عدم رعایت وظیفه‌هایش که مستند به بندهای توافق برجام است، به نقطه‌های خطرناک از دستاوردهای هست‌های می‌رسد. نقطه هایی که فاصله تهران تا تولید سلاح هسته‌ای را به شدت کوتاه می‌کند و از این بابت دل‌مشغولی‌های زیادی برای غرب پدید می‌آورد.

البته منابع اسرائیلی در این باره توضیح می‌دهند که حتی اگر میزان کافی از ماده غنی شده برای تولید بمب هسته‌ای در نزد ایران وجود داشته باشد، باز هم تکنولوژی و توان ساخت فیوز و چاشنی سلاح هسته‌ای در ایران وجود ندارد که دست‌کم چند سال طول می‌کشد تا ایران از این امکان برخوردار شود و به همین دلیل وضعیت فعلی ایران چندان محل نگرانی نیست.

هر چند که مقامات اسرائیلی و مشخصا، بنیامین نتانیاهو خط قرمز تل آویو درمورد فعالیت‌ها و توان هسته‌ای ایران را دست یابی به ماده غنی شده با غلظت ۹۰ درصد یا بیشتر عنوان و تهدید کرده است که در این صورت حمله نظامی به ایران در دستور کار ارتش اسرائیل قرار خواهد گرفت. البته ناظران مطمئن نیستند که با وجود احتمال پاسخ شدید ایران و گروه‌های هم‌سو  با ایران در فلسطین، لبنان و سوریه، اسرائیل ریسک انجام چنین اقدام یا حمله نظامی را بپذیرد. اروپا و ایالات متحده، علاوه‌بر این از حمایت‌های تسلیحاتی ایران از روسیه در جنگ اوکراین ناراحت و نگران هستند و تصور می‌کنند حمایت های تسلیحاتی ایران، موازنه قدرت در منطقه درگیری را تغییر داده است.

البته غرب همچنان نگران آن است که چین هم به جرگه تقویت‌کنندگان نظامی روسیه بپیوندد؛ به همین خاطر مقامات اروپایی و آمریکایی در سفرهای متعدد به پکن و گفت‌وگوهای جدی با مقامات چینی، همواره این کشورها را از وارد شدن به جنگ روسیه و اوکراین و حمایت تسلیحاتی از مسکو بر حذر داشته‌اند. از این بابت تنها ایران به‌طور پنهانی و غیررسمی از روسیه در این جنگ حمایت و پهپادهای انتحاری به این جنگ اعزام می‌کند.

در عین حال اروپا نگران آن است که حمایت ایران وارد حوزه ارسال موشک‌های بالستیک و دور برد هم بشود و وضع را پیچیده‌تر کند. مقامات غربی حامی اوکراین بر این باور بودند که حمایت تسلیحاتی از اوکراین، زرادخانه‌های روسیه را به‌سمت تهی شدن هدایت کنند و در نهایت با کاهش توان تسلیحاتی و توان نظامی روسیه، نتیجه جنگ را به نفع اوکراین تغییر دهند. حالا با ورود ایران به این منازعه، در حالی که سند موثقی برای اثبات این حمایت وجود ندارد تهران فروش پهپاد به روسیه را به گذشته‌های دور و پیش از وقوع جنگ با اوکراین نسبت می‌دهد، روشن است که غرب نمی‌تواند به طور حقوقی وارد منازعه با ایران و محکومیت رفتار آن شود. دقیقا به همین دلیل است که در نشست پنج شنبه گذشته شورای امنیت در خصوص بررسی قطعنامه ۲۲۳۱ و وضعیت اجرای، که به درخواست انگلستان برگزار شد، نماینده اوکراین هم برای ارائه دیدگاه‌ها و نظریاتش دعوت شد و در جریان سخنرانی در این جلسه، حملات تندی علیه ایران مطرح کرد.

در واقع ایران و روسیه ورود نماینده اوکراین به این جلسه را غیرمجاز و غیرمرتبط می‌دانستند؛ اما این دعوت و ایراد سخنرانی از سوی وی، به خوبی نشان داد که تنها مشکل کشورهای اروپایی و ایالات متحده با ایران، توسعه بی‌مهابا و کنترل نشده فعالیت‌های هسته‌ای نیست؛ بلکه موضوع اوکراین و جنگی که در آن جریان دارد هم مورد توجه این کشورهاست و غرب از همکاری‌های تسلیحاتی ایران و روسیه به اندازه توسعه گسترده فعالیت‌های هسته‌ای تهران و شاید بیشتر از آن نگران و ناراضی است. در این میان آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای نیز در نقطه‌ای ایستاده که نه اروپایی‌ها و ایالات متحده را عصبانی کند و نه ایران را ناخشنود سازد. در مواضعی که اخیرا از سوی رافائل گروسی ابراز شده، او از یک سو به همکاری ایران با آژانس اشاره می‌کند و با این موضع خشنودی ایران را به دست می‌آورد و از دیگر سو از کندی و ناکافی بودن این همکاری‌ها گلایه می‌کند و رضایت طرف اروپایی و آمریکایی را کسب می‌نماید. در این صورت هر یک از طرفین می‌تواند بخش مورد رضایت خود را بزرگنمایی و پشت آن پنهان شود. در عین حال از آنجا که آژانس نمی‌تواند عدم همکاری ایران با این نهاد بین‌المللی را اثبات و احراز کند، استفاده از تدابیر تنبیهی تمهید شده در توافق‌نامه ایران و ۵ + ۱ و آغاز مکانیزم ماشه امکان‌پذیر نیست.

این موقعیت دقیقا همان چیزی است که سیاستمداران ایرانی می‌خواهند. در حقیقت پوسته حقوقی برجام برای ایران به سپر دفاعی تبدیل شده که در پوشش آن، فعالیت‌های هسته‌ای و موشکی خود را توسعه دهد و در قبال اعتراض غرب و تقاضای اروپا و آمریکا برای توقف این فعالیت‌ها، به طور تلویحی اظهار کند که اگر غرب خواهان تغییر این رویه است، امتیازهایی بدهد تا چرخه حرکت فعلی تهران تعدیل و نگرانی هایی که در غرب ابراز می‌کند، بر طرف شود. دست کم بخشی از این موضع که حتی در مواردی به اخاذی ایران از غرب تعبیر شده است، مورد تایید گوترش دبیر کل سازمان ملل متحد نیز قرار گرفته و او در سخنرانی خود در نشست بررسی وضعیت اجرای قطعنامه ۲۲۳۱ در شورای امنیت سازمان ملل متحد، تصریح کرد که باید تحریم‌های ایالات متحده علیه ایران برچیده شود.

به همین دلیل در وضعیت موجود، اروپا و آمریکا دست آویزی محکم و قابل اتکاء علیه ایران ندارند و در این زمین بازی، مانور موثری نمی‌توانند بدهند؛ اینکه اروپا و امریکا به عنوان یک اقدام تلافی جویانه تصمیم گرفته‌اند از توقف تحریم موشک‌های بالستیک ایران وفق قطعنامه ۲۲۳۱ پرهیز کنند، در حقیقت به همین خالی بودن دست شان در برابر ایران باز می‌گردد. در واقع آنها گزینه بهتری در مقابل ایران ندارند، هر چند که بعید به نظر می‌رسد چنین اقدامی برای تهران دشواری و یا خطر چندانی ایجاد کند. در این صورت حرکت‌های بعدی در جغرافیای رفتاری غرب و ایران در منازعه حاضر چه خواهد بود؟

گمان نمی‌رود این اقدامات ایران را مرعوب سازد یا به سمت همکاری بیشتر و تمکین به خواسته های غرب سوق دهد. در این صورت احتمال فاصله ایران با روسیه و چین کمتر و همکاری های ایشان تقویت خواهد شد وممکن است ایالات متحده و اروپا برای جلوگیری از افزایش غیر قابل مهار توانایی‌های ایران در حوزه‌های تسلحیاتی و هسته‌ای، امتیازهایی به ایران بدهند. این اقدامی است که غرب پیش از این در قالب توافق های کوچک یا محدود، آن را آزموده است.

پایان پیام./

به این مطلب امتیاز دهید.
تبلیغات