یادداشت؛ نادر کریمی جونی

نیازی به دلار رئیسی نیست

رئیس کل جدید بانک مرکزی از امروز کار خود را آغاز کرد؛ در حالی که هفته گذشته سیداحسان خاندوزی و علی صالح آبادی به احضار نمایندگان به مجلس شورای اسلامی رفتند و برای نمایندگان توضیح دادند که همه چیز تحت کنترل است و جای هیچ گونه نگرانی نیست، پنج شنبه پیش که معمولا هیات وزیران تعطیل است، دولت در جلسه ای فوق العاده استعفای صالح آبادی را پذیرفت و محمدرضا فرزین را به جای او نشاند. گمان نمی رود که صالح آبادی به میل خود استعفا داده باشد، چرا که او در همان هفته و در میان نمایندگان از برنامه هایی دفاع کرد که قرار است به بازار ارز ثبات ببخشد. اما ظاهرا این برنامه ها نتوانست نظر و اعتماد دولت را جلب کند و دولت برای پذیرش این استعفای احتمالا اجباری و انتخاب جایگزین، شتاب به خرج داد و حتی منتظر یکشنبه که موعد معمول جلسه های هیات وزیران است، هم نماند.
یک نظر متواتر در میان برخی فعالان بانکی آن است که خاندوزی دوست خود را فدا کرد تا خودش از تیغ استیضاح که با آن مواجه است، رهایی یابد. پیش از این نمایندگان مجلس شورای اسلامی بارها می خواسته اند تا وزیر امور اقتصادی و دارایی را استیضاح کنند و با افزایش غیرقابل مهار نرخ دلار انگیزه مجلس برای استیضاح و احتمالا برکناری خاندوزی بیشتر هم شد، تا جایی که گفته می شد طرح استیضاح وزیر امور اقتصادی و دارایی تهیه و برای آن به تعداد کافی امضاء جمع آوری شده است. در واقع شاید این تغییر برای آرام ساختن مخالفان خاندوزی در مجلس تمهید شده باشد. در این صورت این تغییر نمی تواند چندان موثر واقع شود و اگرچه فرزین در نخستین مصاحبه تلویزیونی خود که به طور زنده از شبکه های دو و خبر سیما پخش شد، نرخ جدید ارز نیمایی را اعلام کرد و وعده داد که ثبات را به نرخ دلار بازگرداند و بازار غیر رسمی دلار را کوچک کند، اما برای رسیدن به این اهداف ابزار و زمینه های زیادی لازم است که معلوم نیست کدام یک از این ابزار و تا چه حد در اختیار دولت رئیسی و همکاران او از جمله رئیس جدید بانک مرکزی قرار دارد.
مقامات دولت همواره بر این نکته پای می فشارند که کشور به لحاظ منابع ارزی در وضعیت خوبی قرار دارد و آن قدر دلار در اختیار دارند که بتواند تعهدات ارزی خود از جمله در پرداخت های ارزی برای امور تجاری را تامین نمایند. اما مشکل اتفاقا تعهدات رسمی و پرداخت های جاری کشور نیست، در تمام کشورها هنگامی که بول ملی در سراشیبی سقوط قرار می گیرد، شهروندان پول خود را به ارزها و یا کالاهایی تبدیل می کنند که ارزش خود را حفظ می کند. در این موارد البته ارزهای قدرتمند و طلا بیشتر مورد توجه قرار می گیرد. حالا در ایران همان اتفاق افتاده است و مردم برای حفظ قدرت خرید پول شان به سوی خرید کالاهای با قیمت با ثبات هجوم برده اند. بنابراین تعیین قیمت دستوری دلار نیمایی و تلاش برای ثابت نگه داشتن آن، به اندازه ای که محمدرضا فرزین امیدوار است کارساز نخواهد بود. برای بازگرداندن ثبات به بازار پولی کشور به دلار رئیسی نیازی نیست، کافی است آقای رئیس جدید تمهیداتی را فراهم کند که طی آن شهروندان ایرانی به پول ملی خود اعتماد کنند و در جهت حفظ و تقویت آن بکوشند.

پایان پیام./

به این مطلب امتیاز دهید.