خانم سارا نظری، مدیر گروه هنری دیانا و مدرس سبک و نقاشی آبستره، بعد از ورود به هنر نقاشی با عزم و اشتیاقی وافر، از زیباییها و مزایای این هنر پرده برداشت و در قالب برگزاری ورکشاپهایی، بستر آموزش این هنر را به علاقهمندان فراهم کرد. یکی از ویژگیهای منحصربهفرد سبک آبستره، بیان احساسات به شیوهای خالص و ارتباط عاطفی با بینندگان است که وی از آن غافل نبوده است. این بانوی هنرمند و توانا، سابقه نقاشی در سبکهای مختلف از سال ۱۳۷۵ را دارد و از سال ۱۳۸۷ در نمایشگاههای نقاشی بسیاری آثار خود را به نمایش گذاشته و برگزارکننده بیش از ۱۰ نمایشگاه نقاشی گروهی در سطح کشور است که آخرین آن مربوط به برگزاری نمایشگاه نقاشی در فرهنگسرای زمرد لواسان با هدف “ترویج فرهنگ و هنر”، “تعامل و توانمندسازی هنرمندان” و “همدلی در امور خیر، حمایت از خیریه” بوده که در ۲۳ تیرماه برگزار شد. وی همچنین دارای ۱۰ لول مدرک تتا هیلینگ از انستیتو آمریکا با تایید کلینیک بنطاسیا در تهران و عضو کانون نویسندگان و هنرمندان بینالمللی است و به عنوان برگزارکننده اولین ورکشاپ گروهی نقاشی سبک آبستره در گیلان با حضور شرکتکنندگان از هفت استان به شمار میرود. در گفتوگو با خانم نظری به جزئیات فعالیتهای هنری وی پرداختیم که مشروح آن از نظر مخاطبان ارجمند میگذرد.
در خصوص چگونگی ورود خود به دنیای هنر به ویژه نقاشی توضیحاتی ارائه فرمایید.
از سال ۱۳۷۵ بهطور رسمی هنر نقاشی را شروع کردم؛ هرچند که پیش از آن هم عاشق هنر نقاشی و حتی شعر بودم و هنوز هم احساس هیجان نسبت به هنرهای مختلف در من وجود دارد. به خاطر دارم، در سن دوازده سالگی برای اولین بار شعری را سرودم که برای همه بسیار شگفتآور بود. در آن دوران، یک نقاشی کشیدم و به مادرم گفتم حدس بزند عکس چه کسی است و او متوجه شد که پدرم را نقاشی کردم. در دوره تحصیلی متوسطه اول هم بنا به درخواست دبیر هنر که از توانمندیهای من مطلع بود، تصویر پیرزنی را نقاشی کردم که برای خودم هم باورکردنی نبود. در واقع آن معلم باور به توانستن را در من ایجاد کرد و انگیزه مهمی برای ادامه این مسیر و تقویت اعتماد به نفسم برای فعالیت در بخش هنری به ویژه نقاشی شد. پس از آن با رنگهای مختلف از جمله رنگ روغن، سیاهقلم و نقاشیهای رئال به فعالیت پرداختم و در نمایشگاههای متعددی نیز حضور یافتم. طی ۱۰ سال اخیر، مفاهیم داستانها را در نقاشیهایم بیشتر مورد توجه قرار دادهام و به همین دلیل با فعالیت در سبک آبستره، نقاشیها و دنیای من با این رویکرد متفاوت شد و انقلابی در من ایجاد کرد که ماحصل آن نقاشیهایی است که با من حرف میزنند و انرژی خاصی دارند. در این سبک، اصول و تکنیک رعایت شده و حاوی پیام مشخص و در صدد ایجاد حال خوب، عشق و فرهنگ در بیننده است.
تاکنون در چه نمایشگاههایی شرکت کردهاید؟
اولین نمایشگاه رسمی را به همراه استادم در رودبار شرکت کردم و در همانجا اولین تابلوی نقاشی من خریدار پیدا کرد که البته تمایلی برای فروش آن نداشتم و هنوز هم در لیست آثارم قرار دارد. از سال ۱۳۸۷ به بعد برای حضور در نمایشگاه فعالیتی جدی انجام ندادم، اما چندین سال بعد در نمایشگاههای مختلف از جمله گالری احسان، گالری انتظامی، شفق و… حضور پیدا کردم و زمانی که در مجتمع سام سنتر حضور یافتم، تحول شگرفی در من ایجاد شد و همین موضوع، موجب شد تا اولین ورکشاپ گروهی را در استان گیلان دایر کنم که در آن هنرمندانی از ۷ استان کشور حضور یافتند. آثار خلقشده در آن ورکشاپ، سرآغاز فعالیت بنده برای راهاندازی گروه هنری دیانا شد. این گروه هنری بهطور رسمی از سال ۱۳۹۴ شروع به کار کرد و بعد از آن با برگزاری نمایشگاههای مختلف، با همکاری صداوسیمای استان گیلان و زحمات و راهنماییهای ارزنده آقای عمادزاده، کارشناس هنری این استان، مصاحبههای متعددی با من انجام شد.
به منظور فرهنگسازی و استقبال عموم جامعه از آثار هنری چه اقداماتی باید انجام داد؟
در پیج اینستاگرام من (_SARA__62__) و (diana_abstract_painnt) افراد زیادی بابت یادگیری سریع این هنر از من تشکر میکنند که همین موضوع در من احساس خوبی ایجاد میکند. اکثر افراد به نقاشی و هنر علاقه دارند و این حس خوب تقریبا در همه وجود دارد. به نظر میرسد، فرهنگسازی و تبلیغ درست در حیطه هنر و عشق به آن، لطافت روح را افزایش داده و انرژیهای منفی مانند خشم و کینه را از بین میبرد. اگر ما تلاش و توان خود را به امور فرهنگی صرف کنیم، بهترین نتایج در حیطه فرهنگسازی و رشد جامعه حاصل خواهد شد.
به منظور معرفی آثار هنری خود و همچنین فعالیتهای گروه هنری دیانا چه اقداماتی انجام دادهاید؟
حضور هنرمندان به مثابه وجود دستهای فرشته گونه است، با توجه به این موضوع به منظور تبلیغ و اطلاعرسانی درست، سایت گروه هنری دیانا در حال راهاندازی است و در کنار پیج اینستاگرام، خبرگزاریهای استان گیلان نیز در معرفی آثار ما بسیار کمک بخش بودهاند. شهرداری نیز در بیلبوردهای خیلی بزرگ در فضای رشت به نوعی برخی از نمایشگاههای دیانا را تبلیغ میکند. به اعتقاد بنده، اگر عشق و هدف و خدمت با هم تجمیع شود، همه کارها به خوبی انجام شده و از آن لذت بسیاری خواهید برد.
یکی از دغدغههای هنرمندان کشور، به موضوع درآمدزایی از فروش آثار هنری بازمیگردد. آیا شما از طریق فروش آثار هنری خود، به راحتی امرار و معاش میکنید؟
متاسفانه تمام بخشها از تولید تا برگزاری نمایشگاه، هزینههایی دارد که با فروش خود آثار حاصل نمیشود. حتی هزینه چند اثری هم که به فروش میرود، صرف هزینههای دیگر مثل خرید رنگ و روغن و… میشود، بر همین اساس درآمد من عمدتا از طریق دیگری تامین میشود که از جمله آن، تدریس در آموزشوپرورش، برگزاری ورکشاپ و فروش تابلوها است. ناگفته نماند، من سابقه برگزاری ورکشاپ در پژوهشسرای دانشآموزی ناحیه ۲ رشت را دارم. از سوی دیگر، با توجه به اینکه از سال ۱۳۸۲ وارد آموزشوپرورش شدهام و از نهضت سوادآموزی گرفته تا معاونت مدرسه و مدیریت آن فعالیتهایی داشتهام، از این مسیر نیز درآمدی دارم. دو سال هم به عنوان مدرس تغییر کتب ریاضی و پس از آن نیز به عنوان استاد توانمندسازی معلمان دانشگاه فرهنگیان، استاد ریاضی و کارگاههای توانمندسازی انتخاب شدم و در کنار آن افتخاراتی همچون نوشتن مجلهها، دریافت مقام اول کشوری درس پژوهی و… را در حوزه آموزش دارم. به اعتقاد بنده، اولین اقدام در هر مسیری، شکوفایی استعداد درونی است.
با توجه به استعدادی که در زمینه سرودن شعر داشتید، چه اقدامی برای شکوفایی آن انجام دادهاید؟
در دوران کودکی به این هنر علاقه داشتم، اما وقتی یکی از شعرهایم را به دبیر ادبیات نشان دادم، از نداشتن قافیه و ردیف آن انتقاد زیادی کرد، با این حال مدتها بعد با تشویق یکی از دبیران، احساس شوقی نسبت به این هنر در من زنده شد. در سال اول دانشگاه با خانم اشرف نامآور همکلاسی شدم و از شعرهای من بسیار تمجید کرد و گفت که همه این شعرها را برای چاپ ویراستاری میکند، اما از آنجایی که مشغله کاری زیادی داشتم، فرصت چنین کاری فراهم نشد تا اینکه بعدها استاد هاشمی، فردی را به من معرفی کرد و به واسطه آن در نشر بلور، کتاب شعر خود را با نام “حفظ کن شعر مرا عشق را باور کن” را منتشر کردم. همچنان در این حوزه فعالیت داشتم تا اینکه کتاب “مرجع تکنیکهای دل آرامی” را به رشته تحریر درآوردم که به چاپ دوم رسیده و پس از آن نیز سومین کتاب خود را با عنوان “تنهایی، دوستی که بسیار از او آموختم” نوشتم که به چاپ سوم رسیده است. محتوای کتاب اول، در زمینه شعر و عرفان است و بیشتر جنبه آگاهی بخشی به انسانها و بیداری آنها را به خود اختصاص داده است، به این مفهوم که گوش انسانها به مفاهیمی که کمتر شنیده میشود، شنوا گردد.
“خدایا گوشهایمان را شنوا کن، شنوا به فهمیدن، شنوا به فهمیدن سکوت!
خدایا گوشهایمان را شنوا کن، شنوا به فهمیدن دردهای پنهانشده پشت لبخند
خدایا گوشهایمان را شنوا کن، شنوا به فهمیدن کودکان قربانی
خدایا گوشهایمان را شنوا کن، شنوا به لمس پاهای ترکخورده کودکان، به فریادهایی که برنمیآید، به فریادهایی که در درون زده میشوند
خدایا کمک کن، کار کنیم برای نجات انسانیت”
به عنوان یک بانوی هنرمند، چه توصیهای به علاقهمندان به یادگیری هنر به ویژه نقاشی دارید؟
هر شخص برای انجام فعالیت در هر بخش، در ابتدا باید به آن کار عشق و علاقه داشته باشد، چراکه عشق، انرژیزا است و هدف درست، آن را به حد شکوفایی خواهد رساند. اگر اهداف با عشق مکمل شود، قطعا همه کائنات برای تحقق آن تلاش خواهند کرد. اول از هر چیز باید دید که هنرجو از چه سنی به این کار میپردازد و با چه هدفی و در چه شاخهای تمایل به فعالیت دارد. با توجه به این موضوع به هنرمندان توصیه میکنم که با مطالعه، تکرار و تمرین، توانمندیهای خود را افزایش دهند. در واقع تکرار و تمرین آنها را متفاوت میکند. نکته دیگر، رهایی و آزادی در انجام کار است، چراکه انرژی هنرمند در زمان خلق اثر به مخاطب منتقل میشود. البته گاهی ما به دنبال انتقال یک پیام یا معضل اجتماعی هستیم که باید آن را به شکلی نشان داد که حال بیننده را مکدر نکند، زیرا در واقعیت، سیستم ایمنی با شادی به سمت سلامتی و با غم به سمت بیماری میرود. البته باید به این نکته هم اشاره داشته باشم که معمولا جامعه و فرهنگ موجود، با هنرهایی مانند نقاشی از این بابت که موجب نوعی بینظمی در خانه میشود، مخالفتهایی دارند. همچنین آنها تاکید میکنند که هنر، آب و نان نمیشود. با توجه به این موضوع یکی از اهداف مهم من، توجه به هنر و هنرمندان و البته هنرمندپروری در جامعه است. طبیعتا اگر یک هنرمند در پستوی اتاق بماند، گنج هم باشد، باز دیده نمیشود.
و سخن آخر…
به اعتقاد بنده، حمایتهای مالی نهادها و سازمانهای دولتی از هنر و هنرمندان بسیار ناچیز است. از مسئولان انتظار میرود، هنر و زحمات هنرمند را در سطح ملی و بینالمللی نشان دهند. هنرمندان به عنوان یک انسان در دنیای هنر زندگی میکنند که حد و مرزی ندارد و سراسر عشق است.