هنوز چند ماه از توئیت محمد باقری، خطاب به اروپاییها درباره زمستان سخت نمیگذرد. در آن هنگام همه مقامات جمهوری اسلامی در ایران از خوشحالی دست بر هم میمالیدند و میگفتند حالا اروپا درگیر برف و یخبندان خواهد شد و برای گدایی حاملهای سوخت دست به سوی کشورهای تولیدکننده نفت و گاز دراز خواهد کرد.
صدا و سیما و خبرگزارهایی که بهطور مستقیم یا غیرمستقیم از محل بودجه دولتها یا نهادهای دولتی و حکومتی ارتزاق میکنند هم اخبار کمبود انرژی در اروپا، هشدارهایی که مقامات اروپایی در این باره میدهند، تمهیداتی که به این منظور اتخاذ شده و نگرانیهای شهروندان اروپایی درباره خرید غذا یا تهیه انرژی دارند را با آب و تاب فراوان و گاه با بزرگنمایی انعکاس میدادند. برخی هواداران دولت و افراد دلواپس نظام هم که از این اخبار به شعف آمده بودند برای اروپایی چوب جمع میکردند تا به سفارتخانههای اروپایی در تهران تحویل دهند و شهروندان اروپا را در تهیه سوخت و گرم کردن خانههایشان در زمستانی که سخت توصیف میشد، یاری کنند.
مقامات دولتی جمهوری اسلامی در ایران چه در سطح وزیر و بالاتر یا در حد کارشناس که با رسانههای حاکمیتی مصاحبه میکردند با خوشحالی درمورد نیاز حتمی اروپا به وارد کردن انرژی ازجمله از ایران سخن میگفتند و تاکید میکردند که اکنون زمان تلافی کردن رفتارهای ناخوشایند اروپا است و باید از مقامات متکبر قاره سبز درباره آنچه انجام دادهاند انتقام و امتیاز گرفت. البته اندیشههایی که در بالا ذکر شد، هیچ یک محقق نشد و رهبران اروپایی با پیشبینیهای مناسب، دوراندیشیها و تدابیر هوشمندانه اکنون با مشکلات پیچیده و دشواری مواجه نیستند.
دست نیاز به سوی کسی دراز نکردند و همان همکاریهای معمول با شرکای انرژیشان در خاورمیانه توانست اروپاییها را از گاز روسیه بینیاز کند و ایران را هم کنار گذاشتند. احتمالا طبیعت نیز با کشورهای قاره سبز همکاری کرد و سرمایی که گفته میشد به سوی قاره سبز شتابان حرکت میکند تغییر مسیر داده و اکنون گویا به ایران آمده است. به این ترتیب گونیهای دلار و یورو که مقامات ایرانی خواب ورودشان را به کشور میدیدند هیچگاه به تهران نرسید و حسابهای بانکی جمهوری اسلامی را پر نکرد. حالا تمام آرزوهای مقامات ایرانی برای تلافیجویی و انتقامگیری بر باد رفته و محقق نشده است.
در مقابل اوضاع در ایران اصلا خوب نیست و دولت تصمیم گرفته تا تقریبا کشور را تعطیل کند تا روزهای سخت کمبود و یا قطع انرژی ناشی از افت فشار گاز بگذرد و مردم در خانههای نیمه گرم و یا نیمه سرد بتوانند از این دوران سخت عبور کنند. آیا حکومتکنندگان ایرانی که چند ماه و چند هفته پیش زبان به طعن و سرزنش مدیران و رهبران اروپایی گشوده بودند اکنون حاضرند خود را سرزنش و نکوهش کنند؟ آیا حاضرند از سخنان سنجیده و گزاف گذشته خود عذرخواهی کنند؟ تجربه نشان میدهد که نه فقط رهبران و مقامات جمهوری اسلامی از سخنان قبلی خود ابراز ندامت یا پشیمانی نمیکنند، بلکه در نمونههای مشابه احتمالی در آینده باز هم همین اظهارات یا مشابه آن از زبان مسئولان جمهوری اسلامی شنیده خواهد شد. با این حال، کمترین انتظار آن است که کسانی که در تریبونها پیشبینیهایی درباره دشواری زندگی زمستانی اروپاییها بیان میکردند، دوباره در همان تریبونها حاضر شوند و از مخاطبانشان بهخاطر بیان سخنان نسنحیده عذرخواهی کنند.