یادداشت؛ نادر کریمی جونی

افق روشن برای ایران در آمریکای لاتین

روابط ایران و آمریکای لاتین دیر زمانی است که برقرار شده است. البته این روابط همیشه وجود داشته وحتی در زمان نظام سابق هم روابط دیپلماتیک نه فقط میان کشورهای غربی آمریکای جنوبی وجود داشته است، بلکه این روابط و حتی همکاری های اقتصادی میان ایران با کشورهای کمونیستی آمریکای لاتین برقرار بوده، هرچند که بنا به ملاحظات سیاسی و بلوک بندی های آن زمان این روابط ضعیف بوده است. همانطور که میان رژیم سابق ایران و اروپای شرقی، روابطی هرچند ضعیف در حوزه های اقتصادی و سیاسی برقرار بوده است.
با این حال پس از پیروزی انقلاب اسلامی، خوی ضد استکباری و مشخصا ضد آمریکایی نظام جمهوری اسلامی، ایران را به آمریکای لاتین و بالاخص کشورهای عمدتا کمونیست این منطقه که مانند حکومت ایران تظاهرات رفتاری ضد آمریکایی داشتند، نزدیک تر کرده است. این نزدیک شدن به ویژه در هنگام وقوع جنگ تحمیلی به خاطر تامین منابع تسلیحاتی بود؛ اگرچه در کشور ایران عمدتا از سلاح های آمریکایی بهره می برد، اما نیروهای مردمی و رزمنده های بسیجی که تحت فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خدمت می کردند، تقریبا تمام توان تسلیحاتی شان معطوف و پایه گذاری شده بر روی سلاح های روسی و بلوک شرق بود. از این بابت گرایش ایران به آمریکای لاتین به ویژه از همان روزها تحت پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی آغاز شد.
نمی توان انکار کرد که در مواقع متعددی، توجه مقامات کشورمان به کشورهای بلوک شرق و از جمله آنها کشورهای آمریکای لاتین، برای تحت فشار گذاشتن کشورهای غربی و وارد ساختن ایشان به همکاری بهتر، موثرتر و بیشتر با کشورمان بوده است. این موضوع البته مورد اعتراض کشورهای شرقی قرار گرفته بود و در موقعیت های گوناگون دیپلمات های بلوک شرق مانند روس ها، کوبایی ها و… از این که ایران با کارت این کشورها در مقابل کشورهای اروپای غربی و ایالات متحده بازی می کند، ابزاز ناخرسندی می کردند.
با این مقدمه توضیح داده می شود که تقابل نزدیک و گسترش همکاری ها با آمریکای لاتین و به ویژه کشورهای کمونیستی آن، از دولت محمود احمدی نژاد آغاز شد. تردیدی نیست که در این زمان هم، گارد بسته اروپای غربی و ایالات متحده، ایران را به سوی آمریکای لاتین و بلوک شرق سوق داد. محمود احمدی نژاد تلاش زیادی کرد تا ارتباط با کشورهایی مانند بولیوی، نیکاراگوئه، ونزوئلا و کوبا را بهبود بخشد و حتی شخصا در مراسم درگذشت و تدفین هوگو چاوز رئیس جمهور فقید ونزوئلا شرکت کرده. این حضور از سوی رسانه های داخلی و منطقه آمریکای جنوبی با اهمیت دیده و نشانه ای از روابط نزدیک ایران با این کشورها و بالاخص ونزوئلا تلقی شد.
روابط ایران با کشورهای ضد آمریکایی منطقه آمریکای جنوبی فقط در حوزه های سیاسی، اقتصادی دنبال نشده است، بلکه وارد حوزه های راهبردی و پشتیبانی از بقای حکومت مستقر هم شده است. مثلا در سال های گذشته که حکومت نیکلاس مادورو در ونزوئلا در مضیقه بنزین قرار گرفته بود و تا مرز فروپاشی پیش رفت، ایران نه فقط با ارسال تانکرهای بنزین به مقصد بنادر ونزوئلا، تحریم های برقرار شده از سوی دشمنان منطقه ای و جهانی ونزوئلا را برطرف و بی اثر ساخت، بلکه به طور کلی از بقای دولت مادورو در مقابل مخالفان آن کشور به رهبری خوان گوایده- رئیس پارلمانی ونزوئلا- حمایت کرد. چنانکه مادورو با این حمایت ها از جانب مسکو، تهران و.. توانست بر مخالفان چیره شود و آنان را مجبور به کناره گیری از صحنه سیاسی نماید.
با این سابقه می توان فهمید که در دوره جدید همکاری میان ایران با کشورهای عمدتا کمونیست آمریکای لاتین روابط پایدار و راهبردی است که از زمان قدرت گیری محمود احمدی نژاد در ایران رفته رفته بر عمق و گستردگی آن افزوده شده است. از این بابت موضع سید ابراهیم رئیسی درباره راهبردی بدون روابط تهران با کشورهایی که هم اکنون رئیس جمهور در حال بازدید از آن است، قابل درک است. البته هر یک از کشورهای ونزوئلا، نیکاگاروئه و کوبا مناسبات اقتصادی و تبادل ویژه خود را با ایران دارند. به طور مثال در حالی که همکاری ایران باکو عمدتا حول همکاری های بهداشتی-درمانی و تولید دارو و نیز صنایع غذایی دور می زند، همکاری ایران باکو با ونزوئلا محورهای عمرانی و انرژی دارد و به تازگی وارد فاز همکاری های گازی نیز شده است. نکته مهم درباره این همکاری آن است که هم تهران و هم کشورهای مقصد سفر سید ابراهیم رئیسی، ظرفیت مناسبی برای پرداخت هزینه های خرید دارند که می تواند به صورت ارز ملی یا کالا پرداخت شود. همچنین با توجه به ملاحظات منطقه ای و نیازهای دوطرف، این همکاری قابلیت پایداری نسبتا اطمینان بخش را هم دارد. با این حال نمی توان انکار کرد که این کشورها، هر کدام منافع ملی خود را بر تداوم همکاری با دیگران ترجیح می دهند، چنانکه پس از رفع بخشی از تحریم های نفتی ونزوئلا از سوی ایالات متحده، روابط کاراکاس- واشنگتن اندکی بهبود یافت. در گذشته هم گاهی منافع ملی کشورها که با هیجان زیاد تظاهر به رفتار ضد امپریالیستی می کردند، توانسته مواضع شان را تغییر دهد. از این بابت سید ابراهیم رئیسی و همکارانش باید بر اصل برتری منافع ملی بر شعارها در روابط با کشورها، توجه بیشتر نمایند.

پایان پیام./

به این مطلب امتیاز دهید.
تبلیغات