"برنامه راهبردی تحول" در تعاون روستایی؛

سرمایه‌گذاری ساختاری روی تشکل‌های کشاورزی

به گزارش پایگاه خبری دنیای سرمایه گذاری آنلاین؛ همانطور که اظهارات برخی مدیران به ویژه طی سا‌ل‌های اخیر در حوزه‌های مختلف مناقشه انگیز است؛ نگارش تحلیل‌های فاقد اطلاعات موثق و بدون تکیه بر مستندات مدیریتی و کارشناسی نیز از دیگر چالش‌هایی است که باعث شده بخش کشاورزی ایران از تحلیل‌های راهگشا برای طراحی نقشه راه مدیریتی باز بماند. کما اینکه گاهی این ایراد، به سکوت درازمدت در موقعیت زمانی خاصی (به هر مصلحت) نیز وارد بوده و هست. ایرادهایی که بعضا به برخی فشارها و لابی‌های اقتصادی به سیاه نمایی بجای نقد فنی و کارشناسی منجر شده است. در واقع یکی از دردهای بخش کشاورزی ایران، موضع‌گیری در زمانه ای است که محل واکاوی جزییات آن، خاص این تحلیل نیست.

سازمان مرکزی تعاون روستایی ایران با توجه به سابقه دیرینه از جمله مراکز ریشه دار بخش کشاورزی است که بعضا به دلیل ارتباط تنگاتنگ با بدنه روستاییان و تشکل‌های کشاورزی که میلیون‌ها کشاورز زیرمجموعه و عضو آن هستند، به تعبیری “تنگه اُحُد” وزارت جهاد کشاورزی است. سازمانی که در بُرهه‌های حساس کشور نبض حیات و ثبات وزارت کشاورزی در آنجا می‌تپد. لذا بدون تردید انتخاب مدیران پاکدست و دارای برنامه که صرفا دغدغه شبانه روزی آنها نشستن پشت میز مدیریت در پشت میز طبقه ششم ساختمان روبروی سینما آفریقا در خیابان ولیعصر نباشد، از اهم وظایف وزیر مستقر در بخش کشاورزی است. در واقع هر وزیر کشاورزی با تدبیر، نیک می‌داند که داشتن مدیری با دو خصیصه استقلال‌ رای پاک‌دستانه و شناخت بازار و تخصص کشاورزی در مجموعه تعاون روستایی، تا چه اندازه می‌تواند موجب همدلی بیشتر میلیون‌ها کشاورز و روستایی با وزارت کشاورزی گردد.

در این میان انتصاب دکتر “غلامرضا هادربادی” سرپرست کنونی سازمان مرکزی تعاون روستایی ایران از جمله انتخاب‌های منطقی است که با توجه به سوابق مدیریتی و عنایت به توفیق او در مناصب پیشین و ملاحظه خصوصیت و ویژگی عمومی دولت مستقر صورت گرفته است. امری که به نوعی نشانه شناخت اکوسیستم دولت حاکم بوده است! وقتی سازمان تعاون روستایی ایران با سوءمدیریت وحشتناک و مرگبار دکتر قادری‌فر به فاصله کوتاهی از رای اعتماد مجلس به ساداتی‌نژاد، هزینه سنگینی بر دوش مدیران ارشد و میانی دوران ساداتی نژاد گذاشت و تمام انرژی روابط عمومی جهاد کشاورزی نیز معطوف به ضربه‌گیری از وزیر اتوکشیده – اما متعصب روی مدیر سوخته تعاون روستایی- شد، طبعا پس از تحولات بزرگ مدیریتی در هیات مدیره، دکتر”هادربادی” مغز متفکر مجموعه تعاون روستایی بحران زده به ریاست دکتر نیکبخت ( وزیر امروز کشاورزی) شد تا تجربه شب عید ۱۴۰۲ با ثبات و بسیار متفاوت از ۱۴۰۱ بگذرد! کما اینکه هادربادی، فارغ از اینکه حتما و طبیعتا نقدهایی نیز شامل حال او خواهد شد و اصولا فقط دیکته نانوشته است که غلط ندارد، نشان داد برخلاف تجربه رایج جنگیدن برای گرفتن سِمَت، مبادرت به طراحی نخستین برنامه عملیاتی و استراتژیک ۵ ساله (۱۴۰۶- ۱۴۰۲) مشتمل بر ۱۴ محور اصلی و ۲۲ راهبرد و ۸۵ برنامه کرده است و این تمجید آشکارا در نامه محمد علی نیکبخت در موقعیت مدیرعاملی سازمان نیز ثبت شده است. آنجا که وزیر امروز و مدیرعامل دیروز از تلاش‌ها و پیگیری‌های صادقانه دکتر “غلامرضا هادربادی” عضو هیات مدیره در تهیه و تدوین برنامه به صراحت سپاسگزاری ویژه کرده است. در چنین شرایطی وقتی یک عضو معتمد هیات مدیره در ایجاد وجهه مثبت برای وزیر شدن نیکبخت نقش کلیدی ایفا کرده است باید با تمام توان در عین نقد سازنده و کارشناسی از وی اجرای کامل برنامه تحول راهبردی در این سازمان را مطالبه کرد تا به مانند برخی عزل و نصب‌های مدیریتی نشود که بعد از انبوهی صرف زمان، موقعیت اصلاحات بنیادین همچون نوزادی نارس متولد شود! واگذاری عاملیت کود اوره (به میزان حدود ۳۰۰ هزار تن) پس از سال‌ها قطع شدن دوباره به اختیار خود تشکل‌های مرتبط اقدام اصلاحی آغازین بزرگی بوده است که در کنار ورود سازمان تعاون روستایی به عرصه کشاورزی قراردادی در سطح حدود یک میلیون و دویست هزار هکتار برای سه محصول گندم، جو و کلزا در اراضی دیم و آبی شده و مجری کردن تشکل‌های مربوطه مُستحقّ تحسین است.

صد البته خود نگارنده نیز به عنوان روزنامه‎‌نگار بخش کشاورزی بر خود تکلیف حرفه ای می‌دانم در حین اجرای “برنامه راهبردی تحول” سازمان و شبکه تحت پوشش به رصد و ارزیابی حداقل ماهانه عملکرد این مجموعه حساس و حتی عملکرد مدیریتی دکتر هادربادی بپردازم و در عین حال هم که قرار نیست در این ارزیابی با یک غوره سردیمون بشه و با یک مویز گرمی! طبعا پس از هر سال از اجرای برنامه، باید فرایند آن را در سنگ محک کارشناسی و با مصادیق مستند قرار داد تا در صورت تحریف از برنامه مصوب، دست اندرکاران آن را به تیغ تیز نقد بُرید و در صورت مراعات و تاثیرات سازنده برای کشاورزان و امنیت روانی جامعه، آنها را ستایش کرد. تحلیلی که باید آن را جزء به جزء در اقداماتی مانند خرید توافقی و حمایتی گوجه فرنگی در فارس؛ لیموترش در هرمزگان و جنوب کرمان؛ هزاران تن برنج پرمحصول یا کیفی داخلی؛ خرمای کبکاب هموطنان بوشهری؛ انگور صنعتی استان‌های فارس، سمنان و خراسان یا آرد روستایی نیز دید که چه عملکرد ثبات بخشی به جا گذاشته شده است. اگرچه در این میان نمی‌توان زمزمه‌های شنیده شده از راهروها و طبقات سازمان تعاون روستایی ایران را نیز نشنیده گرفت و پنبه در گوش گذاشت و نشنید که بسیار زودتر از تجربه هر سال آستین همّت را جهت ساماندهی میوه شب عید برای نوروز ۱۴۰۳ خورشیدی بالا زده اند که این امر (در صورت رعایت تمام مفاد برنامه تحول) نویدِ تجربه کمترین تنش در بازار کشاورزی حداقل در نیمه دوم سال سخت ۱۴۰۲ را می‌دهد.

علیرضا صفاخو – روزنامه نگار بخش کشاورزی

پایان پیام./

به این مطلب امتیاز دهید.
تبلیغات