هادی بحرینی
مذاکرات رسمی هستهای بین ایران و کشورهای ۵+۱ با پذیرفتن توافق موقت ژنو در نوامبر ۲۰۱۳ میلادی آغاز شد و بعد از ۲۰ ماه مذاکره فشرده و طاقتفرسا در آوریل ۲۰۱۵ میلادی تفاهم هستهای لوزان بین ایران و این کشورها شکل گرفت. در نتیجه این توافق که تاییدیه پایدار متعهدین آن را به همراه داشت، ایران در قبال محدودسازی برنامه هستهای خود و پذیرش نظارت بیشتر آژانس انرژی اتمی، از تحریمهای شورای امنیت ملل متحد، اتحادیه اروپا و تحریمهای ثانویه ایالاتمتحده آمریکا بیرون آمد.
پس از انعقاد توافق هستهای خیل هیاتهای سیاسی و اقتصادی کشورهای صنعتی دنیا روانه ایران شدند، بهطوری که پاویون فرودگاه مهرآباد، شاهد ترافیک استقبال از این هیاتها بود و هر روز خبر جدیدی از توافقات اقتصادی شرکتهای بزرگ دنیا با ایران منتشر میشد، اما چه شد که برجام از هم پاشید و به اهداف طراحانش نرسید؟ چرا توافقی که به زعم کارشناسان سیاسی دنیا، بزرگترین توافق قرن خوانده میشد، از هم گسست؟ برجام یک توافق سیاسی بین ایران و کشورهای آمریکا، انگلیس، آلمان، فرانسه، چین، روسیه و اتحادیه اروپا بود که در واقع، طرفهای اصلی آن، ایران و آمریکا بودند.
مقامات ایران پس از به ثمر نشستن این توافق، طرف اصلی و تعیینکننده برجام یعنی ایالاتمتحده را از منافع آن کنار زدند و بارها رسما حضور شرکتهای چندملیتی در کشور را ممنوع اعلام کرده و تفاهم نیم بند با بوئینگ را هم ملغا اعلام کردند.
در ادامه کار به جایی رسید که شعبه کیافسی(KFC) در کرج را باز نشده، پلمپ کردند و زمزمههای برجام ۲ و ۳ هنوز نیامده، در نطفه خفه شد، توافقاتی که در ادامه برجام میتوانست چند دهه اختلاف و بدبینیهای عمیق بین ایران و آمریکا را با الگوبرداری از برجام از میان بردارد و مزایای بیشماری عاید هر دو کشور و منطقه کند، اما در عمل این اتفاق رخ نداد و از ورود شرکتهای چندملیتی به بازار ایران ممانعت به عمل آمد.
در دنیای پُرتنش و دائم در حال تغییر کنونی، کشورهایی کامیاب هستند که تعاملات خود را به همه دنیا گسترش داده و صنعت و اقتصاد خود را با جهان به اشتراک بگذارند. اقدامات عربستان سعودی و امارات متحده عربی و اشتراکگذاری اقتصادشان، مثالهای خوبی در این راستا است.
این کشورها با خرید سهام تیمهای ورزشی و کمپانیهای بزرگ دنیا در اقتصاد سرمایهگذاری کردهاند و با عرضه سهام شرکتهای خود در بورسهای لندن و نیویورک، صنعت و اقتصاد خود را در عرصه بینالمللی به اشتراک گذاشتهاند. به عنوان مثال، غول نفتی آرامکو با ارزشی بیش از ۶/۱ تریلیون دلار که مالک بیش از ۷۰ درصد سهام هلدینگ سبیک، بزرگترین هلدینگ پتروشیمی خاورمیانه نیز است، با عرضه بخشی از سهام خود در بورس نیویورک (NYSE)، مالکیت خود را با دنیا به اشتراک گذاشت.
عربستان با درک این موضوع که به تنهایی قادر به تامین امنیت انرژی و اقتصادش نیست، دنیا را در منافع ملی و اقتصادش شریک میکند و با این رویکرد، امنیت بیشتری به ساختار اقتصادی خود بخشیده که تهدیدات احتمالی منطقهای را متوجه کل نظام اقتصادی دنیا خواهد کرد.
ایران نیز اگر به دنبال یک توسعه همهجانبه و متوازن است، باید جزئی از نظام بینالملل باشد و با کاهش تنشها و با ایجاد یک اقتصاد درهمتنیده با دنیا، نظام اقتصادی خود را ایمن سازد. پس اگر توافق هستهای مجددا به ثمر نشست، باید از فرصت باقیمانده دولت بایدن حداکثر استفاده را ببریم و امکان خروج مجدد دولت بعدی آمریکا از این توافق را سخت و سختتر کنیم و این مهم، فقط با بهبود روابط با شرکتهای بزرگ صنعتی، خصوصا شرکتهای چندملیتی حاصل میشود، ما باید با این شرکتها وارد توافقات گسترده شویم تا ضمن منفعت از سرمایهگذاری و تکنولوژیهای مدرن صنعتی، امکان خروج از توافق هستهای را ناممکن سازیم.
انتهایپیام/