غزاله رضوانی-مدیر روابط عمومی انجمن تخصصی صنایع همگن نیرومحرکه و قطعهسازان خودرو کشور
بهگزارش پایگاه خبری تحلیلی دنیای سرمایهگذاری آنلاین؛ در دنیای رقابتی امروز که کشورها تلاش برای رشد و توسعه را از جمله اهداف کلیدی برای کسب مزیت رقابتی، سرلوحه فعالیتهای خود قرار دادهاند، استفاده از تمام ظرفیتهای منابع انسانی جامعه برای رسیدن به این مهم اهمیت ویژهای پیدا کرده، بر همین اساس مشارکت جدی زنان دلیلی برای رشد و ترقی کشورهای توسعهیافته عنوان میشود. اگرچه به نظر میرسد، حضور و نقش زنان در عرصههای مختلف در کشورمان به مراتب بیشتر شده، ولی حضور آنان در پستهای مدیریتی هنوز هم محسوس نیست، چراکه به جایگاههای عالی نزدیک میشوند، اما به ندرت آن را به چنگ میآورند. موانع نامرئی یا همان «تئوری سقف شیشهای» بر سر راه صعود زنان به مراتب عالی سازمانی وجود دارد که این مساله با مولفههای سرمایه اجتماعی در تضاد است. اصطلاح سقف شیشهای یا همان پدیده عدم توفیق زنان در دستیابی به سطوح عالی مدیریتی، موانع تبعیضآمیز در راه تلاش زنان برای دستیابی به موفقیت است که مصداق بارز نابرابری میباشد. این پدیده در جوامع مختلف وجود داشته، ولی متاسفانه در کشورهای کمتر توسعهیافته، این سقف پایینتر و مستحکمتر است. مادامی که این سقف وجود داشته باشد، فرصت پیشرفت و ترقی هم از زنان سلب میشود و هم خود جامعه از این پتانسیل محروم میگردد.
اما مساله کلیدی، نظام «شایستهسالاری» در جامعه است؛ نظامی که در آن مزایا و موقعیتهای شغلی تنها بر اساس «شایستگی» و «صلاحیت» و نه بر مبنای جنسیت، طبقه اجتماعی، قومیت یا ثروت به افراد تفویض میشود. در شرایطی که اولویت در جامعه، پیشرفتهای اقتصادی و برتری پول و موقعیت است، انتظار نمیرود که سیاستگذاریها به پیشرفتهای فرهنگی و اجتماعی و همچنین ایجاد برابری بین دو جنس بیانجامد، کما اینکه در فرهنگ مردسالاری مانند کشور ما که حتی در جوامع مردان آن، « رابطه» جای « ضابطه» و شایستگی و صلاحیت را گرفته است، زنان با موانع بسیار سختی برای رشد و پیشرفت روبهرو میباشند.
از سوی دیگر، با توجه به جمعیت بیشتر زنان در کشور ما نسبت به جمعیت مردان و بر اساس منحنی توزیع نرمال بهره هوشی، زمانی که جامعه با موانع بازدارنده باعث حذف زنان میشود، طبیعتا از نیمی از توانمندی درصد نخبگان خود محروم خواهد بود. از بین بردن سقف شیشهای که ریشه در فرهنگی دیرینه دارد، فرآیندی آرام و تدریجی خواهد بود که تغییر آن نیازمند زمان و فرهنگسازی است. در این راستا، معرفی بیشتر مدیران موفق زن در رسانهها و توجه بیشتر به شایستهسالاری به جای مردسالاری در سازمانها، میتواند راهکاری مهم و اثرگذار باشد.
هر چند در صنعت خودروسازی حضور زنان فروغ چندانی نداشته، اما باعث افتخار است که در صنعت قطعهسازی که یکی از بزرگترین صنایع کشور به حساب میآید، زنان نقش کلیدی را چه به لحاظ کارآفرینی و چه به لحاظ نیروی کار متخصص ایفا میکنند. در این میان، هرچه بیشتر به سوی بخش خصوصی پیش میرویم، شاهد نقش بیشتر زنان نسبت به بخشهای دولتی و نیمهدولتی هستیم که امیدواریم، شاهد افزایش روزافزون این نقشآفرینی در صنعت خودرو و سایر صنایع بزرگ کشورمان باشیم.
انتهایپیام/