یادداشت؛ نادر کریمی جونی

تشابه نگرانی های ایرانیان و اروپایی ها

نا امیدی در مورد نرخ تورم، ناپایداری شغل و بدتر شدن اوضاع زندگی میان ایرانیان و اروپائیان تقریبا همانند است اگرچه این همانندی لزوما یکسانی را موجب نمی شود. اخیرا و در آستانه برگزاری اجلاس مجمع جهانی اقتصاد در داووس سوئیس، در مورد احساس شهروندان نسبت به آینده جهان و خودشان، نظرسنجی از مردم شهرهای اروپا صورت گرفته و نگرانی هایی که مردم در مورد آینده خودشان داشته اند، منعکس شده است. براساس این نظرسنجی افراد کمتری معتقدند که خانواده‌شان در پنج سال آینده وضعیت بهتری خواهد داشت. کسانی که گمان می‌کنند وضعیت بهتری دارند از ۵۰ درصد در سال گذشته به ۴۰ درصد کاهش یافته و در ۲۴ کشور به پایین ترین سطح خود رسیده اند. در میان شهروندان اروپایی ۸۹ درصد از مردم در مورد از دست دادن شغل خود می ترسند، ۷۴ درصد نگران تورم هستند، ۷۶ درصد نگران تغییرات آب و هوا و ۷۲ درصد نگران جنگ هسته ای هستند. اما این میزان درباره ایرانیان کاملا متفاوت است و اگرچه نگرانی در مورد امنیت شغلی و تورم میان ایرانی ها و اروپایی مشابه است اما کاملا قابل درک است که ایرانیان علاوه بر این موارد، نگرانی هایی در مورد سقوط ارزش ریال، پایداری اینترنت، سلامتی و هزینه های آن و … دارند.
همانند ایرانیان اروپایی ها هم می‌گویند به مدیران اجرایی و همچنین رهبران دولت‌ها و روزنامه‌نگاران بی‌اعتماد هستند، در حالی که همین افراد به مدیران، همکاران و همسایگان خود اعتماد دارند. این پرسش مهم مطرح است که آیا در ایران هم مردم به همسایگان و مدیران خود اعتماد دارند. دست کم در مورد مدیران چنین موضوعی عمومیت ندارد و احتمالا در کشورمان شهروندان با سوء ظن به مدیران خود و نیز مدیران اجتماعی نگاه می کنند. در همین حال دانشمندان بیش از همه مورد اعتماد مردم بودند که گمان می رود در ایران هم دانشمندان همانند اروپا مورد اعتماد و مورد احترام مردم و شهروندان باشند.
افزایش سطح اعتماد در کسب‌وکار چه به لحاظ پایداری شغل و چه به لحاظ سطح درآمد و رفاه، انتظار از مدیران و رهبران شرکت ها را به شدت افزایش می دهد. حدود ۱۷ درصد از پرسش شوندگان اروپایی یعنی با اختلاف شش به یک، پاسخ دهندگان خواهان مشارکت اجتماعی بیشتر شرکت ها و کمپانی ها بزرگ در موضوع هایی مانند تغییرات آب و هوا، نابرابری اقتصادی و مهارت مجدد نیروی کار هستتند. این نظرسنجی هم چنین به مشارکت سیاسی شرکت ها و کمپانی های خرد و بزرگ نیز پرداخته است و ۵۲ درصد از شهروندان اروپایی گفته اند که شرکت ها نمی‌توانند از سیاسی شدن در هنگام برخورد با مسائل اجتماعی تفرقه‌انگیز اجتناب کنند. ۶۳ درصد از این شهروندان نیز می‌گویند که بر اساس باورها و ارزش‌های خود برندها را خریداری می‌کنند یا از آنها حمایت می‌کنند. این امر نشان می دهد که این لطیفه که می گوید همه چیز در نهایت خود سیاسی می شود درست است و مبنای باور مردمی دارد. بر این پایه افرادی که ادعا می کنند سیاسی نیستند یا از سیاسی بودن و شدن اجتناب می کنند، در واقع حرفی نادرست می زنند و احتمالا خود نیز بر نادرستی حرف شان واقف هستند.
اروپایی ها در این نظرسنجی تصریح می کنند که فعالان بزرگ اقتصادی و شرکت ها باید اقدامات بیشتری برای بهبود اوضاع اجتماعی جهان از جمله مقابله با تغییرات آب و هوا، نابرابری اقتصادی و جلوگیری از گسترش فقر انجام دهند. از این بابت احتمالا هم وطنان ایرانی هم معتقدند که علاوه بر فعالان بزرگ اقتصادی، دولت نیز باید تمهیدات بهتر و موثرتری برای جلوگیری یا پیشگیری از سقوط ایرانیان به گرداب فقر بیندیشند و به مورد اجرا بگذارند.

پایان پیام./

به این مطلب امتیاز دهید.
تبلیغات