نظریه یی در میان علما وجود دارد که میگوید کسی که میخواهد فردی را در یک موضوع تایید کند باید خود در آن موضوع جایگاه ارشدتری داشته باشد. یعنی مثلا اگر قرار است توانایی کسی در حوزه ریاضی سنجیده شود، و کسی میخواهد این توانایی را تاپید کند، فرد تایید کننده باید موقعیت علمی و اشراف اطلاعاتی قویتری داشته باشد تا اصولا اهلیت نظر دادن در آن رابطه را پیدا کند. چه اگر فرد تاییدکننده دارای موقعیتی ضعیفتر باشد، آنگاه نه فقط اهلیت نظر دادن درمورد دیگران و تواناییهایشان را پیدا نمیکند، بلکه شنوندگان و مخاطبان به نظرات وی اعتماد نمیکنند و از این بابت تایید یا عدمتایید وی درباره سایرین مورد توجه قرار نمیگیرد.
حالا وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات تصریح کرده است که رئیسجمهور IT فهم خوبی هستند. این به آن معنی است که از دید آقای وزیر _که کارمند رئیسجمهور است_ سیدابراهیم رئیسی IT را خوب میفهمد و دربارهاش میتواند تصمیم های خوب بگیرد و سرانجام میتواند درباره IT ، اینترنت و… تصمیمات شایستهای که با اقبال شهروندان مواجه شود، اتخاذ کند. زراعپور البته حرفهای دیگری نیز زده است، حرفهایی که اگر سیدابراهیم رئیسی IT فهم خوبی باشد، باید آقای وزیر را مواخذه و سرزنش کند. ازجمله این حرفها، شرط گذاشتن برای اینترنت ماهوارهای است و به گفته آقای وزیر، ایلان ماسک باید شرطهای ایران برای ارائه اینترنتهای ماهوارهای را بپذیرد.
آقای وزیر حتما به یاد دارد که درمورد برنامههای مسدود شده گروه متا یعنی واتس آپ و اینستاگرم، او و سایر همکارانش شبیه همین مواضع را بیان و تصریح کردند که گروه متا باید شروط و قوانین ایران را رعایت کند. زارعپور علاوهبراین گفت که درمورد ضرورت رعایت ضوابط و قانون ایران، نامههای هم به گروه متا نوشته است. اما در پاسخ گروه متا گفت که به درخواستهای ایران اعتنایی نمیکند. حالا آقای زارعپور از ایلان ماسک میخواهد تا قوانین ایران را رعایت کند. آیا زارعپور موضع، بیانیه و یا نظری از آقای ماسک دریافت کرده که او را به رعایت قوانین ایران فراخوانده است؟ اتفاقا و پس از وقوع ناآرامیها در ایران، ماسک اراده خود را برای ارائه اینترنت بدون محدودیت به ایرانیان اعلام اعلام کرد.
این موضع دقیقا در تضاد کامل با خواستهها و راهبردهای دولت جمهوری اسلامی ایران در خصوص اینترنت و آزادی آن است. با چنین تضادی آیا انتظار آن است که ایلان ماسک به ناگاه تغییر دیدگاه بدهد و همسو با دولت جمهوری اسلامی در ایران، بر اینترنت ماهواره ای ارائه اعمال محدودیت کند. یادآوری میشود که یکی از اهداف ایلان ماسک از ایجاد اینترنت ماهوارهای دور زدن محدودیتهایی بود که دولتها و منجمله جمهوری اسلامی ایران بر اینترنت تحمیل کرده بود. اگر سیدابراهیم رئیسی، آن طور که زراعپور توصیف کرده IT فهم است، بهتر بود به وزیر خود توصیه میکرد که چنین توصیههای بیحاصل و شروط غیرقابل اجرا را ارائه نکند و شأن وزیر کشور ایران را مخدوش ننماید.
جالب است که شروط پیشین جمهوری اسلامی ایران و وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات به سخره گرفته شد و گروه متا اعلام کرد که علی رغم محدودیتها و فیلترینگ، مخاطبان و کاربران واتس آپ در ایران همچنان پرشمارند. این شبکه اجتماعی تخمین زده که شمار این کاربران در ایران همچنان به میلیونها نفر بالغ شوند. به این ترتیب، فیلترینگ همان طور که انتظار میرفت فقط هزینه خریداری و اشتراک فیلترشکنها و پروکسیها را به شهروندان کشورمان تحمیل کرده است و اکنون حتی برای کارهای اداری و روزمره شهروندان، شبکه اجتماعی واتس آپ مورد استفاده قرار میگیرد.
البته برای همه ایرانیان و کاربران ساکن ایران این شبکه اجتماعی و دیگر شبکهها نظیر اینستاگرام مسدود نیست؛ چه آنکه بسیاری از کاربران این شبکهها در میان فعالان اقتصادی، مدیران ارشد و میانی دولتی و کارشناسان و کارمندان دولتی و غیردولتی قرار دارند. تلاشها برای کوچ اجباری این کاربران به شبکههای اجتماعی ایرانی اصلا موفق نبوده و اگرچه برخی ایرانیان بهخاطر نیازهای اداری و فعالیتهای رسمی، برخی شبکههای ایرانی را نصب کرده و مورد استفاده قرار میدهند؛ اما همانطور که مشهود است، عمده فعالیتها و تبادل اطلاعات و بهویژه اطلاعات غیررسمی میان شهروندان ایرانی از طریق شبکههای اجتماعی غیرایرانی و به ویژه واتس آپ و در مرتبه دوم تلگرام انجام میپذیرد و در حوزههای اطلاعرسانی تبلیغاتی رتبه نخست، همچنان بلامنازع و انحصاری در اختیار اینستاگرام است.
همین فراوانی کاربر و شبکههای اجتماعی خارجی در ایران باعث شد تا با وجود دوپینگ شبکههای اجتماعی ایرانی باز هم مخاطبان این شبکهها با نمونههای خارجی قابل مقایسه نباشد. در واقع شبکههای ایرانی حتی با فشار و اجبار حکومتی هم نتوانستند مخاطب خود را در سراسر ایران فراگیر کنند. البته مقامات ایرانی آرزو داشتند که نه فقط ایرانیان، بلکه خارجیانی که از ایران دیدار میکنند هم شبکههای اجتماعی خارجی را کنار بگذارند و به کاربر ایرانی تبدیل شوند.
همان وقت که این آرزو مطرح شد کسانی که با شبکههای اجتماعی ایرانی و تواناییهای آن آشنایی داشتند و نیاز کاربران و مخاطبان را هم میدانستند ابراز عقیده کردند که این امر به لحاظ عقل دور از ذهن و این آرزو واهی است. حالا زارعپور به واهی بودن این آرزو اعتراف و اعلام کرده است که برای آنکه مسافران و توریستهای خارجی بتوانند از شبکههای اجتماعی خارجی استفاده کنند، سیم کارتهای ویژهای در اختیار آنان قرار داده خواهد شد. این تمهید اگرچه واقعبینانه و در جهت بهبود اروضاع جذب و پذیرش گردشگر خارجی است و از این جهت قابل درک و استقبال است؛ اما در عین حال حاوی این نکته مهم است که سیاستهای محدودسازی شبکههای اجتماعی خارجی، شکست خورده و نمونههای ایرانی این شبکهها قابلیت و ظرفیت جایگزینی برای شبکههای خارجی را نداشته و ندارد و از سوی توریستها و مسافران خارجی مورد استقبال قرار نگرفته است.
زارعپور در وهله اول باید توضیح دهد که آیا مسدودسازی شبکههای اجتماعی واتس آپ و اینستاگرام سیاست رسمی و قانون کشور است یا نه؟ اگر سیاست است چرا برای آن استثناء قائل شده و بخشی از ساکنان ایران ازجمله مدیران و مقامات کشوری و لشگری و اینک توریستها از شمار آن خارج شده یا می شوند؟ و اگر این مسدودسازی سیاست کشور نیست؛ چرا بر تداوم اجرای آن پافشاری میشود و شهروندان ایرانی را دچار مشکل دسترسی کردهاند؟ آیا همه در برابر مقررات وضع شده برابر هستند یا برخی برابرترند؟!