هیچ کس انتظار نداشت که ابراهیم رئیسی، امروز و در جریان تقدیم لایحه برنامه بودجه به مجلس شورای اسلامی، حرف تازهای بزند. تقریبا همه چیزهایی که درباره برنامه هفتم توسعه اقتصادی _ اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران لازم بوده در هفتههای گذشته از سوی مقامات مختلف اقتصادی دولت، معاون اول و شخص رئیسجمهور زده شده و به همین علت بسیاری از ناظران که امروز پای رادیو مجلس نشستند تا اظهارات رئیس جمهور در صحن علنی بهارستان را بشنوند تصور میکردند باز هم رئیس جمهور به تشریح اهداف بلندپروازانه برنامه هفتم و راههای تحصیل این اهداف خواهد پرداخت. اما این تصور درست نبود و امروز یکشنبه در آغاز روزهای کاری صحن علنی، سید ابراهیم رئیسی در جمع نمایندگان مجلس شورای اسلامی بیشتر به بازخواست گذشتگان پرداخت و حرفهایی زد که مشکلات و نارساییهای دولت خویش را ناشی از کمکاری پیشینیان تلقی کند و به همگان بگوید که اگر در اجرای برنامههای دولت مشکل و ناکامی وجود دارد، بهخاطر آن است که دولتهای گذشته وظایف و تعهدات خود را به خوبی انجام ندادهاند و اگر این انجام مسئولیتها به خوبی انجام گرفته بود، اکنون مشکلات تا این حد پیچیده و دشوار نبود.
این سخن البته درست است ولی سیدابراهیم رئیسی در حالی در سال ۱۴۰۰ نامزد برعهده گرفتن سمت ریاست جمهوری شد که همه این مشکلات، نارساییها و ناکامیها را میدانست و همان زمان وعده داد که در صورت پیروزی در مبارزات ریاست جمهوری مشکلات را به گردن دیگران نیندازد و بدون آن که کسی را مقصر جلوه دهد و یا مسئولیت ناکامیها و ناتوانیهای دولتش را متوجه دیگران کند، وعدههای خویش را عملی سازد. در نشست دیروز مجلس سیدابراهیم رئیسی در میان سخنان خود بارها به دولتهای گذشته حمله و اصرار کرد که وضعیت کنونی ناشی از رفتار، تصمیمها و ناکارآمدی آن دولتهاست؛ حتی در موضوع ساخت سالی یک میلیون واحد مسکونی که رئیسی وعده آن را در جریان مبارزات انتخاباتی خود داده بود، باز هم به جای آن توضیح دهد که چرا در دو سال وعده خویش را عملی نساخته و دو میلیون واحد مسکونی تحویل نداده است، به گذشتگان حمله کرد و خواستار بازخواست ایشان شد.
گفتنی است برابر آنچه مقامات رسمی دولت در حوزه مسکن میگویند در بهترین حالت و تا پایان سال جاری چهارصد هزار خانه تحویل متقاضیان میشود، یعنی دویست هزار واحد مسکونی در سال. این میزان حتی از متوسط تولید مسکن در دولتهای گذشته که سالانه ۳۰۰ هزار واحد در سال بوده است نیز کمتر است و دولت رئیسی حتی به همین حد نصاب هم دست پیدا نکرده است. در میان سخنان خود رئیسی اذعان کرد که در مورد برنامههای توسعهای در ایران فقط ۳۷ تا ۴۰ درصد نرخ تحقق وجود دارد و برنامه های گذشته موفقیت اجرایی شدن بیش از ۴۰ درصد نداشتهاند. البته او حتما در مستندات خوانده است که برنامه توسعه دولت سیدمحمد خاتمی حدود ۷۰ درصد عملیاتی و اجرایی شده، اینکه چرا چنین واقعیت تاریخی از گفتار سید ابراهیم رئیسی حذف شده، البته محل سوال است.
با این همه پرسش مهم آن است که چرا شانس ۴۰ درصدی تحقق برنامه های گذشته در نشست علنی مجلس، آن هم در جلسه تقدیم لایحه برنامه هفتم توسعه بیان میشود؟ آیا سید ابراهیم رئیسی با این واقعیت تکراری میخواهد به دیگران و از جمله به شهروندان ایرانی یادآوری کند که این برنامه نیز حداکثر همین قدر اجرایی خواهد شد؟ یا میخواهد بگوید اگر ۳۷ تا ۴۰ درصد این برنامه اجرایی شد، دولت او نیز در حد دولتهای پیشین موفقیت کسب کرده است؟
اظهارات رئیس جمهور درباره اصلاح ساختار دولت و ساختار اداری هم چندان واضح نیست و نمیتوان دقیقا فهمید که سیدابراهیم رئیسی در روزها و سالهای آینده دقیقا چه اقدامی را انجام خواهد داد. گفتار ایشان در حوزه ساماندهی بازار پول، مهار نقدینگی و جلوگیری از خلق پول، در وهله اول این پرسش را پدید میآورد که آیا مسئولیتهای چاپ پول و دادن اعتبارهای بودن پشتوانه برعهده دولت نیست؟ در موارد متعددی و در دولت محمود احمدینژاد یکی از عوامل سقوط و ورشکستگی بانکها، تحمیل تسهیلات تکلیفی بوده این تسهیلات به گونهای تحمیل میشد که مانند رئیس وقت بانک پارسیان، اگر مقاومتی در اجرای دستورها انجام میگرفت دولت در مجمع عمومی بانک خصوصی هم اعمال نفوذ و رئیس بانک را عوض میکرد. اکنون نیز تحمیل تسهیلات تکلیفی در حوزههایی مانند ازدواج و فرزندآوری با سیاستهای مالی و بانکی موافق نیست. هر چند که دولت سیدابراهیم رئیسی انجام این تکالیف را به بانکها تحمیل و بعد از ناکارآمدیشان انتقاد میکند.
آیا سید ابراهیم رئیسی به مفاهیمی که بر زبان میآورد اشراف و آگاهی دارد؟ آیا رئیس جمهور دقیقا میداند که قرار است چه کاری و چگونه انجام دهد؟